درهمین تازگی ها, یک ستاره پردرخشش دانش وفرهنگ وآنهم از یک خانواده نامدار آزادیخواه ومبارز کشور, استاد دانشگاه مهرآیین پروفیسوردکتراسعد حسان غبار, در آمریکا افول کرد وبه جاودانگی پیوست. جنت فردوش جایگاهش باد. مرد دانش وفرهنگ , دکتراسعد حسان غبار, فرزند بزرگمرد میدان مبازره و دادخواهی کشور, روانشاد میرغلام محمدغبار میباشد که پدر مبارز و مادر گرامی شان, علی رغم سالهای زندان, سالهای تبعید به سرزمین گرمسیر فراه, سالهای محرومیت از درس وتحصیل, سالهای حبس خانگی وسالهای درتنگنا قراردادن این خانواده مبارز, بازهم با قامت استوار , ارادۀ آهنین وامید به فردای روشن, چنان فرزندان با دانش وبا فرهنگ وبا خرد و مبارز را, به جامعه تقدیم کردند که هرکدام این فرزندان گهربار, خدمتگزاران بی چون و چرای میهن ما اند.

دهل وسرنا, کتاب(افغانستان درمسیرتاریخ) را از توقیف رها ونخستین نسخه های آنرا به دانشگاه کابل برای فروش آوردند که ما استادان دانشگاه, یک یک جلد آنرا خریدیم مگر یکی دو روز بعد, رژیم کارمل-نجیب, ازاین آزادی کتاب, سرخورده وپشیمان شد وشروع به جمع آوری آن کردند که چون نامنویس ما را نه نوشته بودند, ما از استرداد آن خودداری کردیم و ندانستند که کی ها آنرا برای خود نگهداشته است. دلیلی که حکومت سفاک کارمل- نجیب, از پخش این کتاب, پشیمان شدند این بود که کتاب افغانستان درمسیرتاریخ, مملو از مبارزات آزادیخواهی مردم ما, ضدیت با تجاوز خارجی و قیام برضد دشمنان مردم ما بود که رژیم سفاک, سخت از آن هراسید وشروع به جمع آوری وتوقیف مجدد آن کرد.

خوشبختانه که فرزند فرزانه دیگر روانشاد غبار یعنی مهرآیین فرهنگ سالار حشمت خلیل غبار که شخصیت بسیار دانشمند, اندیشمند و متواضع است وعمرش با خوشبختی دراز باد , نه تنها همان کتاب را, بلکه رونوشت جلد دوم همین کتاب رابا خود از افغانستان بیرون برد و در آمریکا با ترجمه انگلیسی آن, به چاپ رسانید که یک مرجع معتبر وارزشمند برای پژوهشگران وعلاقمندان تاریخ وفرهنگ افغانستان, به شمار میرود.

مهرآیین روانشاد غبار و همسرش مهربانوصالحه (سالیا) غبار هفت فرزند فاضل, دانشمند واندیشمند را به جامعه تقدیم کرده اند:

مهرآیین دکتر اسعد حسان غبار, پروفیسور طب

مهرآیین دکتراشرف شهاب غبار,پروفیسور فلسفه

مهربانو ماریا غبار, ساینس و صحت عامه

مهربانو رونا غبار , دکتر طب,فلالوژی

مهرآیین حشمت خلیل غبار , رشته حقوق و علوم سیاسی

مهرآیین ابراهیم ادهم غبار ,دکتر طب

مهربانو دنیا غبار, دکتر طب , صحت مادر و طفل, معلم

باید گفت که مهرآیین پروفیسور داکتر اسعد حسان غبار، یکی از همکاران ونویسندگان صمیمی وبی آلایش ماهنامه کاروان بود که نوشته های پژوهشی پزشکی وعلمی جناب شان, خوانندگان وعلاقمندان بسیاری داشت. جناب شان پروفیسور امراض داخله و عقلی و عصبی در دانشگاه کابل وشفاخانه علی آباد بود.

او پس از مشقات زندگی و حق تلفی ها بالاخره در دانشگاه کابل به کار علمی اش ادامه داد مگر حکومت خاین و وطنفروش او را از محل تدریس بیرون نموده و به زندان برد، و اما پس از آزادی, به کمک مراکز علمی او هم مانند دانشمندان بی شماری, مهاجر گردید.

روانش دربهشت برین شاد و یادش جاودان باد.

______________________________________________________________________________________________________

روانشاد بزرگمرد میرغلام محمدغبار,عمرگرانبهایش را درمبارزه برای آزادیخواهی ودادگستری و با نوشتن آثار گرانبها در گسترۀ فرهنگ وهنر وتاریخ کشور, سپری کرد وکتاب (افغانستان درمسیرتاریخ) جناب شان, چنان لرزه براندام حکام خودخواه انداخت که آن کتاب افشاگر و دادخواهانه را توقیف و مردم را از فیض خواندن آن محروم ساختند, مگر همینکه رژیم سفاک وخون آشام نورمحمدترهکی- حفیظ الله امین- سلطان حسین ببرک کارمل- نجیب, با باران خون ومرگ مردم ما, به پشتیبانی بی دریغ روسیه شوروی, بر اریکه قدت تکیه زدند,

روانشاد میرغلام محمد غبار یک مرد مبارز نستوه ودادخواه بود که بخاطر همین اندیشه میهن دوستانه اش, سالهای فراوانی را در رنج فرار و زندان ومحرومیت فرزندانش از بهره گیری از درس و آموزش در سخت ترین شرایط روزگار, سپری نماید, مگر با اراده قوی و باهمدستی همسر همبازو اش توانست بهترین فرزندان تحصیل یافته و میهن دوست رابه جامعه تقدیم نماید. بنیاد ژورنالیستان آریانا, تصمیم گرفت تا یک بخش ویژه رابرای قدردانی وستایش از این خانواده بزرگ میهن ما, را در ویب سایت انتشارات اش براه بیاندازد و از خدمات فراموش ناشدنی این خانواده بزرگ یاد آوری نماید.ناگفته نماید که در دهه ها سال پیش, در کابل جان ما رواج بود که جوانان, برای گوش دادن به سخنان فرزانگان شهرشان, به دیدار آنها می شتافتند که بنده یک بار به دیدار فرزانه عصر ما, غبار بزرگ شتافتم که خانه شان درپهلوی ولایت کابل بود وما چند جوانان آن عصر را به مهربانی و تعارف چای و کیک وکلچه, پذیرایی کرد و سخن از آزادمنشی و دادگستری ومساوات زد وجوانان را به اندیشه ورزی و استواری در راه مقاومت برای تامین عدل و داد و اعتلای مقام انسانی تشویق  می کرد.

                                                       در این دو عکس, مهربانو دکتردنیا غبار رابا پدر گرامی ومادر فرزانه اش می بینید

طرف راست:

مهرآیین ابراهیم ادهم

دکتر گوش و گلو  و کانسر

طرف چپ:

مهربانوماریا غبار

که یکی از کارهایش کمک و تدریس پروگرام های زنان و دختران در اطراف , مرکز  و در شفاخانه ها بود

طرف راست:

  مهربانو دکتر رونا غبار به خاطر اقدام به آزادی از چادری از دانشکده طب در زمان صدارت داود خان طرد شد اما  بعدا در برلین دانشکده مجانی طب را خواند.

طرف چپ:

  مهر آیین حشمت خلیل غبارفیلسوف معاصر که ساعتها به سخنان مدبرانه اش باید گوش داد و آموخت.

او مسؤل چاپ ونشر آثار پدرش غبار بزرگ بود.