سنگر گزارشگران آزادیخواه




استاد حامد علمی مدرس در دانشکده ژورنالیزم دانشگاه آنلاین بانوان افغانستان _____________________________استاد دانشگاه حامد علمی فرزند برومند فرهنگ سالار پروفیسور دکتر سید محمدیوسف علمی استاد استادان دانشگاه کابل و از جمله خبرنگاران نام آشنای کشور به شمار می رود که در دوران جهاد برحق مردم افغانستان, شخصا با برادران مجاهد خود در جبهات جنگ گرم برضد تجاوز قشون سرخ روسیه شوروی حضور داشت و از جبهات جنگ به گزارشگاه ها, رادیوها و تلویزیون های آزاد داخلی و بین المللی, گزارش های زنده را تهیه میکرد.
استاد دانشگاه حامدعلمی مولف چندین کتاب و رساله های معتبر و مستند است که به ویژه خود شاهد و ناظر جنگهای مجاهدین با قوای روسیه و حکومات دست نشانده آن درافغانستان بوده ویک منبع موثق برای پژوهشگران دراین زمینه به شمار می رود.
استاد حامدعلمی فعلا در دانشکده ژورنالیزم دانشگاه آنلاین بانوان افغانستان مسولیت تدریس را به عهده دارد.
______________________________________________________________________________________________________
سخنرانی استاد حامدعلمی در پیوند به تحولات و حوادث دهه 1370 خورشیدی در افغانستان
6 جوزای 1304:
دهه هفتاد خورشیدی در تاریخ معاصر افغانستان سالهای پر از حوادث و تحولات به شمار می رود. در این دهه سه بار حکومت ها سقوط و نیروهای درگیر و متخاصم زمام امور کشور را تصاحب نمودند. این دهه (۱۳۷۰- ۱۳۷۹خورشیدی) پر از آشوب و حوادث دلخراش را دل خود جا داده است. شیوه های متفاوت حکومت داری تجربه شد و نظریات مختلف سیاسی پیاده گردید. در این دهه بنده شغل خبرنگاری داشتم و از حوادث آن زمان گزارش ها و مقالات مفصل تهیه نموده و پای صحبت بازیگران ارشد نشسته و در ده ها مجلس تصمیم گیری، گردهم آیی، نشست های سیاسی اشتراک داشته ام. در کنفرانس مطبوعاتی امروز ۶ جوزا ۱۴۰۴ حاضرم منحیث شاهد آن دهه به سوالات شما پاسخ دهم. پاسخ های من فقط جنبه معلوماتی داشته و شخصا از هیچ جناح جانبداری نخواهم کرد. از معلومات که ارایه می کنم می توانید در نوشته ها و گفتارهای تان با ذکر منبع استفاده کنید.
ناهید عزیزی:
شما فرمودید که در دهه هفتاد خورشیدی یکی از خبرنگاران مطرح افغانستان بودید و در کنفرانسهای بینالمللی و مطبوعاتی شرکت داشتهاید. به نظر شما چرا و چگونه حکومت داکتر نجیبالله سقوط کرد و چه گروهها جایگزین آن شدند
حامد علمی:
عوامل گوناگونی در سقوط حکومت داکتر نجیبالله دخیل بود که این عوامل را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: عوامل خارجی و عوامل داخلی.
در مورد عوامل خارجی باید گفت که در پایان جنگ سرد، تحولات گستردهای در اتحاد جماهیر شوروی که بزرگترین حامی حکومت داکتر نجیبالله بود ـ به وقوع پیوست. میخاییل گورباچف به قدرت رسید و سیاست باز (پروستریکا) و شفافسازی (گلاسنوست) را معرفی کرد و میخواست به جنگ سرد پایان دهد. در عین حال، اقتصاد شوروی نیز به شدت آسیبدیده بود. در نتیجه، شوروی و آمریکا توافق کردند که کمکهای شان را به طرفین درگیر در افغانستان پایان دهند. به این ترتیب، نه شوروی دیگر به حکومت کابل کمک میکرد و نه امریکا به مجاهدین.
در سطح داخلی، مردم افغانستان از جنگ خسته شده بودند؛ حتی نظامیان، افسران و سربازان. اختلافات شدید در درون حکومت نیز مزید بر علت شد. حتی وزیر دفاع (شهواز تنی)علیه داکتر نجیب کودتا کرد. بسیاری از مقامات بلندپایه حکومت به نحوی با مجاهدین تماس گرفته بودند و می گفتند که با داکتر نجیبالله کاری ندارند و طرف مجاهدین هستند.
در طول نه سال جنگ شوروی نیز، این نیروها نتوانستند بر جنگهای چریکی فائق آیند. درست است که برخی سنگرهای مجاهدین از بین میرفت، اما آنها دوباره سازماندهی میشدند و مناطق از دست رفته را پس میگرفتند. در نتیجه، حکومت نتوانست اقتدار خود را تثبیت کند و فرو پاشید.
هدیه امانی:
همانگونه که در صحبتهایتان اشاره کردید، افغانستان موقعیت اساسی در دوران جنگ سرد داشت. نقش بازیگران خارجی چون امریکا، شوروی و کشورهای منطقه را در شکلگیری و فروپاشی حکومت داکتر نجیبالله چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این حکومت به دام وابستگی افتاده بود یا توانایی استقلال سیاسی داشت؟
حامد علمی:
این دولت بههیچوجه توانایی استقلال سیاسی نداشت. شواهد نشان میدهد که همزمان با قطع کمکهای خارجی، فروپاشی آن نیز آغاز شد. افغانستان کشوری فقیر بود و نمیتوانست بار یک جنگ تمامعیار را به تنهایی به دوش بکشد. تمامی تجهیزات نظامی، مواد خوراکی، سوخت و لوازم مورد نیاز از شوروی تأمین میشد و با قطع این کمکها، توانایی مقابله با جنگ از بین رفت.
از نظر داخلی نیز اختلافات میان احزاب و جناحها بسیار شدید بود. مجاهدین روز به روز قدرتمندتر و جنگهای چریکیشان سازمانیافتهتر میشد. اختلافات درون حزب دموکراتیک خلق افغانستان نیز مشهود بود، بین جناح خلق، پرچم، گروههای وابسته به کارمل، داکتر نجیب، سلیمان لایق، تنی و دیگران. هر گروهی بهطور خودسرانه عمل میکرد. ساختار حزبی و حکومتی کاملاً از هم پاشیده بود. اگر این حکومت از درون فرسوده نشده بود، مجاهدین به راحتی نمیتوانستند در دهه هفتاد آن را سرنگون کنند.
فرخنده صدیقی:
در دهه هفتاد که رسانهها تحت کنترل گروههای مختلف بودند، شما به عنوان خبرنگار چگونه منابع خبری خود را اعتبارسنجی میکردید تا گزارشهای بیطرفانه ارائه دهید؟
حامد علمی:
در آن زمان بیش از هر چیز بر مشاهدات مستقیم تکیه میکردیم. خبرنگاری به این شکل بود که یا خود به صحنه میرفتیم و رویدادها را با چشم خود میدیدیم و گزارش میکردیم، یا با بازیگران اصلی مصاحبه مینمودیم. در زمان جنگ، اتکا به منابع رسمی ممکن نبود؛ چون هر گروه تبلیغات و شایعات خاص خود را داشت. لذا فقط آنچه را که خود میدیدیم، گزارش میدادیم.
ستاره شفق:
آیا اعدام داکتر نجیبالله توسط طالبان، یک اقدام سیاسی انتقامجویانه علیه تمام جریانهای گذشته بود یا چالشهای پشت پردهای در میان بود؟ و سوال دومم این است که چگونه طالبان در روزهای نخست قدرتگیری توانستند داکتر نجیبالله را از دفتر سازمان ملل خارج و اعدام کنند؟ آیا سازمان ملل در حفاظت از وی ناکام بود؟
حامد علمی:
سازمان ملل در نگهداری از داکتر نجیبالله ناکام نبود، چرا که آن دفتر تنها یک خانه کرایی بود با چند سرباز. وقتی طالبان آمدند، یکی از سربازها را اعدام کردند و بقیه فرار کردند. اشتباه از سوی داکتر نجیبالله بود که تصور میکرد در آن مکان امن خواهد بود.
در مورد اعدام، این مسئله تا کنون در پردهای از ابهام باقی مانده است. من در آن زمان خبرنگار بودم و بسیار تلاش کردم تا حقیقت را دریابم. مقالهای ناتمام به نام «طرح یا توطئه؟» دارم. با کسانی مصاحبه کردم که در آخرین لحظات با داکتر نجیب دیدار داشتند؛ از جمله محافظین سازمان ملل و برخی شاهدان عینی. بعضی مصاحبهشوندگان از بیان حقیقت طفره میرفتند. در مقاله من دو سوال هنوز برایم بیپاسخ ماندهاند: آیا داکتر نجیبالله فریب خورده بود؟ اگر بلی، چه کسانی او را فریب داده بودند؟ به باور من، وی فریب داده شده بود، اما اینکه چه کسانی در این امر دخیل بودند، هنوز نیازمند تحقیق بیشتر است
گیتی صدیقی:
شما که در دهه هفتاد خبرنگار بودید، خطرناکترین بهایی که برای بیان حقیقت پرداختید چه بود؟ آیا امروز هم خبرنگاران افغانستان با چنین خطراتی روبهرو هستند؟
حامد علمی: بلی، خبرنگاری شغلی پرخطر است. همانطور که اوریانا فالاچی میگوید: «خبرنگاری دلهره، تشویش، رنج و مشقت دارد.» نه تنها در افغانستان، بلکه در سراسر جهان این شغل پرچالش است. امروز هم در غزه و اوکراین شاهد کشته شدن خبرنگاران هستیم. در افغانستان نیز دهها خبرنگار جان باختهاند. خودم پنج بار هدف سوء قصد قرار گرفتم، اما به لطف خدا نجات یافتم. اما متاسفانه در این حملات دوستانم را از دست دادم .
شهین شهریار:
آقای علمی، از تجربهها و مشاهدات خود در آن دوران چه نکاتی برای امروز آموزنده یا هشداردهنده میدانید؟
بیشتر آن تجربیات آموزندهاند. انسان باید جرأت داشته باشد. به باور من، تنها چیزی که باعث شد در آن دوران مطرح شوم، جرأتم وصداقتم بود. هیچگاه مسلکم را با جناحها معامله نکردم. اگر میخواهید خبرنگاری موفق باشید، جرأت، صداقت، اعتمادبهنفس و دانش بیاموزید. اینها کلیدهای موفقیت هستند.
صابره علیزاده:
بهعنوان خبرنگار آن زمان، وضعیت شهروندان عادی، مخصوصاً در کابل، در جریان جنگهای داخلی چگونه بود؟
حامد علمی:
فلاکتبار بود. گروههای مختلف تنها به کابل توجه داشتند و ولایتها مورد توجه نبودند. در دوران مجاهدین و سپس طالبان، ولایتها نیز دچار بحران شدند. مثلاً دایکندی قتلعام شد و در مزار شریف فجایع زیادی رخ داد. اما کابل برایم تکاندهندهترین صحنه بود، زیرا زادگاه من بود. هر روز شاهد تباهی خانوادهها، قطع آب آشامیدنی، کمبود مواد غذایی و قربانی شدن مردم بیگناه بودم.
سعدیه احمدی:
بهعنوان خبرنگاری که از دهه هفتاد تا امروز در این عرصه حضور دارید، بدترین وضعیت اجتماعی را در کدام دهه و کدام حکومت مشاهده کردید؟ و به نظر شما، چه عواملی باعث شکست شوروی در افغانستان شد؟
حامد علمی:
شکست شوروی عوامل متعددی داشت. نقش مجاهدین بیبدیل بود، اما در خود شوروی نیز تحولات عظیمی اتفاق افتاد. شوروی پس از شصت سال فشار اقتصادی، دیگر توان ادامه جنگ را نداشت. کشورهای غربی آن را تحریم کرده بودند، حتی المپیک مسکو برایش بیستودو میلیارد دلار زیان به بار آورد. گورباچف در ۲۸ جولای ۱۹۸۶ اعلام کرد که جنگ افغانستان برای آنها به مثابه زخم خونین بوده و میخواهند پایانش دهند.
شوروی ها دیگر توان تأمین نیازهای اقتصادی و نظامی افغانستان را نداشت و کشور کاملاً به کمکهای آن وابسته بود. هیچ حزب و گروهی در افغانستان متحد نبودند و این نیز به فروپاشی دامن زد.
وجیفه رضایی:
بزرگترین اشتباه آن زمان را در چه میدانید؟
حامد علمی:
اشتباه نه ، بلکه ضعف اصلی آن دوران، نبود پختگی سیاسی بود. ما نمیدانستیم چگونه کشور را مدیریت کنیم. دانشمندان و مدیران خوبی داشتیم، اما کسی نمیدانست چگونه کشور را رهبری کند. حتی مجاهدین به دنبال گرفتن حکومت بودند، نه اداره آن. این مشکل تا دوران حکومت داکتر اشرف غنی نیز ادامه داشت.
سعدیه احمدی:
بهترین دوره زنده گی تان کدام دوره بود؟
حامد علمی:
به نظر من بهترین دوره افغانستان دوره قبل از انتخابات اول ریاست جمهوری یعنی سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ خورشیدی بود .
فخریه محمدی:
هدف اصلی شما از برگزاری این کنفرانس چیست؟
حامد علمی:
هدف اصلی من ارائه اطلاعات بیطرفانه به نسل جوانی است که از آن تحولات فقط شنیدهاند، اما من شاهد عینی آن دوران بودم.
عبیره کریمی:
با توجه به تجربهتان، به نظر شما خبرنگاران امروز افغانستان در روایت تاریخ معاصر کشور چه مسئولیتی دارند و چگونه میتوانند روایتهای دقیق، مستند و بیطرف ارائه دهند؟
حامد علمی:
نه تنها خبرنگاران، بلکه هر شهروندی، بهویژه کسانی که خود در یک رویداد حضور داشتهاند یا شاهد آن بودهاند، وظیفه دارند آنچه دیدهاند را با دقت بیان کنند. این روایتها میتوانند در ثبت تاریخ یک کشور نقش مهمی داشته باشند، زیرا بسیاری از حقایق تاریخی بر پایهی همین مشاهدات شکل گرفتهاند.
خبرنگاران چون از نزدیک در جریان رویدادها قرار میگیرند و آنها را میبینند و میشنوند باید ثبت کنند و این مورخ است که این اتفاقات را می نویسند و مردم آن را قضاوت می کنند. از همینرو، مسئولیت خبرنگاران بسیار سنگین است، باید با دقت آنچه دیدهاند و آنچه از شاهدان شنیدهاند را ثبت و گزارش کنند .
عبیره کریمی:
چگونه تکنولوژی و امکانات خبرنگاری در دهه هفتاد با امروز مقایسه میشود؟ آیا دسترسی به اطلاعات در آن زمان دشوارتر بود یا امروزه با موانع بیشتری مواجه هستیم؟
حامد علمی:
طبیعتاً تکنولوژی در هر عصر با عصر دیگر قابل مقایسه نیست؛ نه تنها در حوزهٔ ژورنالیزم، بلکه در تمام بخشهای زندگی تفاوتهای بزرگی وجود دارد. تکنولوژی با سرعت زیادی پیشرفت کرده است، اما چالشها و مشکلات خبرنگاران تقریباً مشابه باقی ماندهاند.
در گذشته نیز خبرنگاران تلاش میکردند که خبرها بیطرفانه و دقیق باشند، همانطور که امروزه نیز چنین تلاشی وجود دارد. آن زمان یافتن منابع معتبر برای تهیه خبر دشوار بود و امروز نیز با وجود وفور اطلاعات، تشخیص منابع قابل اعتماد همچنان مشکل است.
با این حال، تکنولوژی ابزارهایی را فراهم کرده که کار خبرنگار را در برخی بخشها آسانتر ساخته است؛ مانند دسترسی به صدا، تصویر، منابع ارتباطی و حتی اطلاعات فوری. اما این امکانات هرگز جای تلاش، دقت و صداقت خبرنگار را نمیگیرد.
در نهایت، به نظر من تکنولوژی فقط ابزار است؛ اما اصول خبرنگاری همچون بیطرفی، اعتبار، دقت و تعهد، اصولی هستند که در گذشته نیز مهم بودند و امروز هم باید رعایت شوند. اینها همان ارزشهایی هستند که خبرنگاران دیروز و امروز باید همواره به آن پایبند بمانند.
شهین شهریار:
چه عواملی باعث فروپاشی حکومت دکتر نجیبالله در دهه هفتاد خورشیدی شد و نقش گروههای مجاهدین در این تحولات چه بود؟
حامد علمی:
این موضوع را باید از دو بُعد مورد بررسی قرار داد:
در بعد خارجی:
در ۱۸ آگست ۱۹۹۱ (مطابق با ۲۷ اسد ۱۳۷۰) در شوروی کودتا شد، اما ناکام ماند و به دنبال آن، فروپاشی آن کشور آغاز گردید. با فروپاشی شوروی، جنگ سرد نیز به پایان خود نزدیک شد. در روسیه تغییرات بنیادی به میان آمد و در ۲۲ سنبله همان سال، ایالات متحده امریکا و شوروی توافق کردند که دیگر به طرفین جنگ در افغانستان کمک نکنند. شوروی(روسها) کاملاً از هم پاشیده و درگیر بحرانهای شدید داخلی بودند
در بعد داخلی:
مجاهدین شکستناپذیر بودند و هر روز نسبت به روز دیگر قدرت و انسجام بهتری مییافتند. اختلافات میان جناحهای داخلی حکومت شدت میگرفت؛ شاهد کودتاها، گرفتاریها و زدوبندهای داخلی بودیم. رهبری روسها مستقیماً با مجاهدین تماس برقرار کرده بودند. جنرالان و بلندپایهگان حکومت داکتر نجیبالله نیز با مجاهدین ارتباط برقرار کرده بودند. عامه مردم و حتی مدافعین حکومت از ادامه جنگ خسته و افسرده شده بودند.
همین وضعیت باعث شد که در ۱۱ حمل ۱۳۷۰ در حیرتان قیام علیه حکومت داکتر نجیبالله صورت بگیرد و سرانجام، در ۲۷ حمل همان سال، داکتر نجیبالله که میخواست شبانه از کشور فرار کند، موفق نشد و به دفتر سازمان ملل پناهنده شد. در ۵ ثور ۱۳۷۰ مجاهدین کابل را تصرف کردند و در ۸ ثور ۱۳۷۰ قدرت انتقال یافت و دولت اسلامی افغانستان تأسیس شد.
در مورد نقش مجاهدین:
مقاومت مجاهدین نقش اساسی در سقوط حکومت داشت. آنان حدود چهارده سال بهصورت سرسختانه مقاومت کردند و با دادن هزاران کشته و زخمی، هرگز سلاح خود را زمین نگذاشتند بلکه هر روز بیش از پیش تقویت میشدند.
فرخنده صدیقی:
از نظر شما، رسانهها در دهه ۷۰ خورشیدی تا چه حد توانستهاند حقیقت جنگهای داخلی را به طور شفاف بازتاب دهند؟
حامد علمی:
اگرچه رسانههای افغانستان در آن دوره بسیار فعال نبودند، اما دهها خبرنگار خارجی منظماً و بدون کدام مانع به افغانستان رفتوآمد داشتند. آژانسهای خبررسانی جهانی مانند رویترز، آژانس فرانسپرس، اسوشیتدپرس، بیبیسی، صدای امریکا و نمایندهگان دهها نشریه منطقهای و جهانی در افغانستان حضور داشتند. به نظر من، تمام وقایع بزرگ و مهم از دید آنها پنهان نمیماند.
خاطرنشان باید کرد که در آن دوره، چندین ژورنالیست نیز قربانی حوادث گوناگون شده و جانهایشان را از دست دادند.
سبزینه اصولی:
دهه هفتاد خورشیدی چگونه بر وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افغانستان تأثیر گذاشت؟
حامد علمی:
در این دهه سه بار حکومتها و دولتها از هم پاشیدند و سه نوع حکومتداری با دیدگاههای متفاوت و متضاد بر کشور حاکم شدند. روابط افغانستان با جهان حالت نوسانی داشت و هر دوره دوستان و مخالفین جهانی خود را تجربه کرد. ولی در کل، کشور در انزوای سیاسی قرار داشت، زیرا جنگ سرد پایان یافته بود و دیگر افغانستان در مرکز توجه جهان قرار نداشت.
شیوههای حکومتداری بر وضعیت اجتماعی و فرهنگی تأثیر مستقیم داشت، اما در صدر همه مشکلات، نمیتوان از مشکلات اقتصادی این دوره چشمپوشی کرد. مردم افغانستان در این دهه به سمت اضمحلال اقتصادی کشانیده شده بودند و جنگ تأثیر بسیار نامطلوبی بر وضعیت معیشتی مردم داشت.
سبزینه اصولی:
دهه هفتاد خورشیدی در تاریخ افغانستان چه جایگاهی دارد؟
حامد علمی:
دهه هفتاد خورشیدی در تاریخ معاصر افغانستان، سالهایی پر از حوادث و تحولات به شمار میرود. در این دهه، سه بار حکومتها سقوط کردند و نیروهای درگیر و متخاصم زمام امور کشور را به دست گرفتند. این دهه (۱۳۷۰–۱۳۷۹ خورشیدی) پر از آشوب و دهها حادثه دلخراش را در دل خود جای داده است. شیوههای متفاوت حکومتداری تجربه شد و نظریات مختلف سیاسی پیاده گردید.
______________________________________________________________________________________________________