سنگر گزارشگران آزادیخواه

دانشکده ژورنالیزم

سیمینارهای علمی و گفتمان آزاد در مسیر آزادی فکر و بیان

توسط دانشجویان دانشکده ژورنالیزم درسال 1404 خورشیدی

تمرین مباحثه, گفتمان آزاد, جدل و بحث منطقی, مخالفت و موافقت, رأی زنی و تبادل افکار در باورمندی به پندار نیک, گفتار نیک و کردار نیک.

________________________________________________________________________________________________________________________________________

سیمینار ژورنالیزم صلح

(28 ماه اپریل سال 2025 فرنگی

موضوع: (ژورنالیزم صلح ) آیا ژورنالیزم صلح میتواند منجر به صلح پایدار و خلع سلاح عمومی و غیرنظامی شدن افغانستان شود؟

_____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

                         متن سخنرانی فرحت نوری دانشجوی سال دوم دانشکده ژورنالیزم درباره ژورنالیزم صلح

شروع جذاب:

وقتی واژه‌ “صلح” را می‌شنویم، گویی دنیایی از امید در دل‌هایمان شگوفه می‌زند. اما آیا تا به حال اندیشیده‌ایم صلح چیست و چه مسئولیتی بر دوش ما، به ویژه به عنوان ژورنالیست‌ها، می‌گذارد؟(

تعریف:

صلح، تنها نبود جنگ یا درگیری نیست. صلح، یک وضعیت پویا از عدالت، احترام، آزادی و همزیستی مسالمت‌آمیز است. صلح یعنی انسان‌ها بدون ترس، بدون تبعیض و با امید زندگی کنند. صلح یعنی نه فقط خاموشی اسلحه‌ها، بلکه حضور عدالت در دل جامعه.

اهمیت صلح:

صلح، پایه و زیربنای توسعه‌ انسانی، پیشرفت اجتماعی و رفاه ملت‌هاست. بدون صلح، هیچ آرزویی شگوفا نمی‌شود، هیچ رویایی به حقیقت نمی‌پیوندد، و هیچ نسلی آینده‌ بهتری نخواهد داشت. صلح، هوایی است که انسانیت برای زنده ماندن به آن نیاز دارد.

ارتباط صلح با ژورنالیزم صلح:

و اینجاست که نقش ما به عنوان ژورنالیست‌های صلح خواه آغاز می‌شود. ژورنالیزم صلح، نه در خاموش کردن حقیقت، بلکه در بازتاب واقعیت‌ها با هدف ساختن پلی میان ملت‌ها، ترویج گفتگو به جای خشونت و پرورش امید به جای نفرت معنا می‌یابد.

یک ژورنالیست صلح، تنها راوی خبر نیست؛ او معمار گفت‌وگو و حامل نور در تاریکی بحران‌هاست. او با روایت‌های انسانی، زخم‌ها را به پل‌هایی از تفاهم بدل می‌کند.

امروز بیش از هر زمان دیگری، دنیا به ژورنالیزمی نیاز دارد که معمار برقراری صلح ورفع خشونت وبیدادگری باشد. به امید چنین روزی.

________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

بنام خداوند بخشنده و مهربان!

گزارش سیمینار صلح از: عبیره کریمی

دانشجوی صنف دوم دانشکده ژورنالیزم

دانشگاه آنلاین بانوان افغانستان

سخنرانان: دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم، استاد جعفر طیار و دانشجویان صنوف اول و دوم دانشکده ژورنالیزم

درود خدمت همه خوانندگان این گزارش امیدوار صحت و تندرست باشید.

سمینار علمی ما تحت عنوان «ژورنالیزم صلح» به روز دوشنبه 5 ماه می با رهنمایی دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم برگزار شد.

در آغاز برنامه ترجمه آیه قرآن مجید با صدای ناهید عزیزی اجرا شد، بعد از آن گوش جان سپرده شد به سرود ملی افغانستان. در نخست دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم سخنرانی خودرا با این طرح آغاز کرد که چگونه می شود نخست کابل جان را وسپس کل افغانستان را غیرنظامی ساخت ودیگر برچه و تفنگ حکومت نکند بلکه داد و دهش حکومت نماید, چونکه تأمین صلح و امنیت بدون داد و دهش امکان پذیرنیست. صلح با انتخابات آزاد برای گزینش حکومت, تساوی حقوق شهروندان در زمینه های زبان, آموزش, کار, آزادی فکر وبیان و آزادی های مدنی چون پوشاک و گردشگری و 

همه حقوق شهروندی امکان پذیراست و بس یعنی (عادل برفت ونام نیکو اختیار کرد – ظالم بمرد وقاعده زشت از او بماند).

جهان سپاس از استاد کهگدای گرانقدر ما مدیون زحمات شان هستیم.

استاد طیار گرامی سخنان آموزنده در مورد ژورنالیزم صلح بیان کردند، تشکر می‌کنم.

صلح و ژورنالیزم چیست ؟

برای درک بهتر از بانو سعدیه احمدی در این مورد صحبت می کند.

وقتی واژه‌ی “صلح” را می‌شنویم، گویی دنیایی از امید در دل‌هایمان شکوفه می‌زند. اما آیا تا به حال اندیشیده‌ایم صلح چیست و چه مسئولیتی بر دوش ما، به ویژه به عنوان ژورنالیست‌ها، می‌گذارد؟

صلح، تنها نبود جنگ یا درگیری نیست. صلح، یک وضعیت پویا از عدالت، احترام، آزادی و همزیستی مسالمت‌آمیز است. صلح یعنی انسان‌ها بدون ترس، بدون تبعیض و با امید زندگی کنند. صلح یعنی نه فقط خاموشی اسلحه‌ها، بلکه حضور عدالت در دل جامعه.

اهمیت صلح:

صلح، پایه و زیربنای توسعه‌ی انسانی، پیشرفت اجتماعی و رفاه ملت‌هاست. بدون صلح، هیچ آرزویی شکوفا نمی‌شود، هیچ رویایی به حقیقت نمی‌پیوندد، و هیچ نسلی آینده‌ بهتری نخواهد داشت. صلح، هوایی است که انسانیت برای زنده ماندن به آن نیاز دارد.

ارتباط با ژورنالیزم صلح:

و اینجاست که نقش ما به عنوان ژورنالیست‌های صلح آغاز می‌شود. ژورنالیزم صلح، نه در خاموش کردن حقیقت، بلکه در بازتاب واقعیت‌ها با هدف ساختن پلی میان ملت‌ها، ترویج گفتگو به جای خشونت و پرورش امید به جای نفرت معنا می‌یابد.

یک ژورنالیست صلح، تنها راوی خبر نیست؛ او معمار گفت‌وگو و حامل نور در تاریکی بحران‌هاست. او با روایت‌های انسانی، زخم‌ها را به پل‌هایی از تفاهم بدل می‌کند.

امروز بیش از هر زمان دیگری، دنیا به ژورنالیزم صلح نیاز دارد.

سپاسگزارم از بانو احمدی.

رسانه ها، آیینه‌ افکار جامعه آمد و خبرنگاران پیام رسانان صلح و حقیقت.

اکنون خانم فرخنده صدیقی دیدگاه خویش را پیرامون ژورنالیزم صلح با ما در میان می‌گذارد.

عنوان: ژورنالیزم صلح – نقش رسانه‌ها در ترویج همزیستی و کاهش خشونت

در دنیای امروز، رسانه‌ها نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری افکار عمومی دارند. ژورنالیزم صلح یک شیوه از روزنامه‌نگاری است که هدف آن کاهش خشونت، ترویج درک متقابل، و تشویق به گفت‌وگو به جای درگیری است.

بخش اول: تعریف ژورنالیزم صلح

ژورنالیزم صلح یک سبک از روزنامه‌نگاری است که در آن تمرکز بر ریشه‌های درگیری، راه‌حل‌ها و صدای همه طرف‌هاست.

برخلاف ژورنالیزم جنگ که معمولاً بر خشونت، هیجان و تقابل تأکید دارد، ژورنالیزم صلح به دنبال آرامش، مصالحه و عدالت است.

بخش دوم: اصول ژورنالیزم صلح

گزارش بی‌طرفانه و دقیق

ارائه‌ زمینه تاریخی و فرهنگی درگیری

شنیدن صدای قربانیان و گروه‌های کمتر شنیده‌شده

تمرکز بر راه‌حل‌ها و اقدامات صلح‌آمیز

جلوگیری از زبان تحریک‌آمیز و نفرت‌پراگنی

بخش سوم: اهمیت ژورنالیزم صلح در جوامع خشونت‌زده

می‌تواند از دامن زدن به تنش‌های قومی، مذهبی یا سیاسی جلوگیری کند

زمینه را برای گفت‌وگو و آشتی فراهم می‌سازد

باعث تقویت مسئولیت‌پذیری رسانه‌ها در برابر جامعه می‌شود

بخش چهارم: مثال‌هایی از ژورنالیزم صلح

پوشش رسانه‌ای از مذاکرات صلح در کشورهای جنگ‌زده

مستندهایی که زندگی و رنج مردم غیرنظامی را در مناطق درگیر نشان می‌دهند

برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی که به گفت‌وگوی میان اقوام مختلف اختصاص دارند

ژورنالیزم صلح می‌تواند یکی از ابزارهای کلیدی در ساختن جامعه‌یی همدیگر‌پذیر، آگاه و صلح‌دوست باشد. روزنامه‌نگاران با پذیرش این مسئولیت می‌توانند نه تنها اطلاع‌رسانی کنند، بلکه به روند صلح و ثبات نیز کمک نمایند.

تشکر فروان از بانو صدیقی.

شعر زبان دل هاست و صدای احساسات پاک انسانی. حالا خانم زهرا میرزاد در وصف صلح دکلمه دلنشینی از شعر مشهور استاد خلیل الله خلیلی را باز می گوید:

گویید به نوروز که امسال نیاید

در کشور خونین کفنان ره نگشاید

بلبل به چمن نغمه ی شادی نسراید

ماتمزدگان را لب پر خنده نشاید

خون می دمد از خاک شهیدان وطن وای

ای وای وطن وای

گلگون کفنان را چه بهار و چه زمستان

خونین جگران را چه بیابان، چه گلستان

در کشور آتش زده ، در خانه ی ویران

کس نیست زند بوسه به رخسار یتیمان

کس نیست که دوزد به تن مرده کفن وای

ای وای وطن وای

از سینه ی هر سنگ تو خون می دمد امروز

از خاک تو مستی و جنون می دمد امروز

آن لاله چه دیده که نگون می دمد امروز؟

وان سبزه چرا زرد و زبون می دمد امروز؟

سرخ است به خون پا و سر سرو و سمن وای

ای وای وطن وای

ای برهنه پا، سرو سرافراز تویی تو

سردار و سزاوار به هر ناز تویی تو

دشمن شکن و فاتح و سرباز تویی تو

فرمانده ی این خاک، ز آغاز تویی تو

غیر از تو کسی نیست در این مرز کهن وای

ای وای وطن وای بشتاب که در بازوی تو فر خدایست

در گردش چشمان تو انوار الهیست

آیین تو فرماندهی و قلعه گشاییست

شمشیر تو روشنگر اسرار سماییست

تاریخ تو ثبت است به هر کوه و دمن وای

ای وای وطن وای

جهان سپاس از خانم زهرا میرزاد با دکلمه پر احساس شان.

ایجاد مفکوره صلح در دل و جان انسان ها گامی بنیادی در ساختن جهانی بهتر است.

اکنون خواهر ما مرضیه عزیزی در این مورد برای ما سخنرانی می کند

ایجاد مفکوره صلح

بنام خداوند بخشنده و مهربان،

سلام و وقت بخیر به همه‌تان!

من مرضیه عزیزی هستم و امروز با یک موضوع بسیار مهم و انسانی در خدمت‌تان هستم، و آن "ایجاد مفکوره صلح" است.

صلح، واژه‌یی است که در آن آرامش، مهربانی، درک متقابل و محبت نهفته است.

ما همه می‌دانیم که دنیا نیاز شدید به صلح دارد، اما سوال اصلی این است: چگونه ما می‌توانیم در ایجاد مفکوره صلح سهم داشته باشیم؟

اول از همه، صلح از خود ما آغاز می‌شود.

وقتی ما با خود درونی خود مهربان باشیم، وقتی از درون آرامش داشته باشیم، این آرامش را به دیگران نیز انتقال می‌دهیم.

با خانواده خود صلح داشته باشیم، با دوستان‌مان، هم‌صنف‌ها و حتی کسانی که با ما اختلاف نظر دارند.

دوم، تفاوت‌ها را بپذیریم.

ما ممکن است از قوم، زبان، مذهب و منطقه مختلف باشیم، اما در انسانیت با هم برادریم.

پذیرفتن تفاوت‌ها، و احترام گذاشتن به باورهای همدیگر، پایه‌ی اساسی صلح است.

سوم، گفت‌وگو را جایگزین خشونت کنیم.*

اگر مشکلی داریم، بیایید بنشینیم و گپ بزنیم.

با لبخند، با نرمی، با منطق.

چرا که صلح از زبان نرم و دل‌های پاک سرچشمه می‌گیرد، نه از جدال و انتقام.

چهارم، در آموزش و تربیه نسل نو، صلح را نهادینه کنیم.از مکتب و صنف شروع کنیم. به کودکان خود بیاموزیم که جنگ بازی نیست، نفرت راه حل نیست، و انسانیت ارزش دارد.

و بالاخره، خود ما نمونه‌یی باشیم از یک فرد صلح‌طلب.

با احترام، محبت، درک متقابل، و حتی با یک لبخند ساده.

یاد بگیریم که صلح یک انتخاب است، و ما این انتخاب را هر روز داریم.

بیایید با خودمان صلح کنیم، تا دنیا هم با ما صلح کند.

هر روز یک کار خوب انجام بدهیم، حتی کوچک، که دل یک انسان را شاد کند.

همین است راه ایجاد مفکوره صلح؛

قدم به قدم، از دل به دل، از خانه تا جهان.

سپاس از اینکه با دل شنیدید،

با آرزوی دنیایی پر از آرامش و مهربانی برای همه.

یک دنیا سپاس از بانو عزیزی.

صلح گوهری است که به آسانی به دست نمی آید؛ نه با زو و زور، بلکه با درک، عشق و فداکاری.

آیا صلح را می توان خرید؟

حالا به این پرسش خواهر ما گیتی صدیقی پاسخ ارایه می کند.

آیا صلح را می‌توان خرید؟

شاید بعضی‌ها فکر کنند که بله!

وقتی دولت‌ها پول‌های زیادی برای پایان دادن به جنگ‌ها یا امضای قراردادهای صلح می‌دهند، این طور به نظر می‌رسد که گویا صلح را می‌شود خرید.

اما حقیقت چیز دیگریست.

صلح واقعی با پول به دست نمی‌آید.

صلح یعنی آرامش در دل مردم.

صلح یعنی فهمیدن همدیگر، احترام گذاشتن به حق دیگران، و کنار آمدن با تفاوت‌ها.

پول می‌تواند مشکلات را برای مدتی پنهان کند، اما نمی‌تواند کینه، بی‌عدالتی یا ترس را از دل‌ها پاک کند.

در تاریخ دیده‌ایم که بسیاری از قراردادهای صلح، با وجود هزینه‌های بزرگ، دوباره شکسته شده‌اند. چرا؟

چون صلح فقط یک امضا روی کاغذ نیست.

صلح باید در ذهن و قلب انسان‌ها ساخته شود.

بدون اعتماد، بدون عدالت و بدون دوستی واقعی، هیچ صلحی پایدار نمی‌ماند.

پس پاسخ روشن است:

صلح را نمی‌توان خرید. صلح را باید با عشق، با بخشش، و با تلاش جمعی بسازیم.

این کار سخت‌تر از پرداخت پول است، اما ارزشش از هر دارایی دنیا بیشتر است.

تشکر ویژه از گیتی جان صدیقی.

در این قسمت برنامه گوش میسپارم به دکلمه بانو ناهید عزیزی.

بیا ای شبچراغ صلح، جان را ماهتابی کن

جهانِ ساده لوحان را بلرزان انقلابی کن

خودت را جا بزن پُر کن به فکر تیره اندیشان

بریزان طرح شادی را و یک فکر حسابی کن

هجوم واژه های شُوم را ریزان به مردابی

ضمیر جاده های سرد ما را آفتابی کن

شقایق ، لاله ... در اعماق چاه خیره سر مردند

بیاور کاروانی را جهان را اضطرابی کن

همای صلح، آوردن که کار سفله طبعان نیست

بیا ای رستم دستان و پایت را، رکابی کن

شعر: سلیم نیایش

تشکر میکنم از بانو عزیزی

هنر نمایش، زبانی فراتر از واژه هاست؛ پیامی است که با جان لمس می شود.

اکنون به تماشای اجرا تمثیلی تیم شهین شهر یار می نشینیم.

راوی (شهین شهریار):

در میانه‌ی سرزمینی که زخم بر زخم نشسته، هنوز صدای گندم می‌آید.

وطن، خسته است… اما هنوز بیدار.

مادر (فرحت نوری):

پسرم را در دل خاک نشاندم، اما نگذاشتم صدای صلح خاموش شود.

نفرین نکردم. حتی دشمن را…

تنها دعا کردم، برای روزی که فرزند هیچ مادری، اسلحه به دست نگیرند

جوان: (صابره علیزاده )

من، نسل فردای این خاکم.

دست‌های من دیگر سنگ نمی‌اندازد؛ بذر می‌کارد.

صدای من، نه برای فریاد، که برای سازش بلند می‌شود.

و من به آینده ایمان دارم، حتی اگر حال، در غبار باشد.

راوی (شهین شهریار):

وطن، خانه‌یی‌ست بی‌دیواری از نفرت.

اگر هر دست، دستی دیگر را بفشارد،

اگر هر دل، به صلح ایمان بیاورد…

شاید، این خاک بار دیگر، آسمانی بی‌سایه شود.

مادر (فرحت نوری):

کاش آن روز را ببینم. روزی که پرچم، نه نشانه‌ مرز، که نشانه‌ی همدلی باشد.

جوان: ( صابره علیزاده )

و کاش، ما آخرین نسلی باشیم که صدای جنگ را شنید.

راوی(شهین شهریار )

وطن، آرام نمی‌گیرد…

مگر روزی که همه، برای صلح برخیزند.

سپاسگزارم از تیم شهین شهر یار.

آزادی، رویای دیرین تمام انسان های در بند و آرزوی روشن تمام نسل های آزاده است.

اکنون خواهر عزیزم صابره علیزاده دکلمه زیبای در وصف آزادی بیان می کند.

صلح خون زنده گی در پیکر هستی بود

پیکر هستی ز خون زنده گی خالی مباد

صلح نیرویست مر بالنده گی را جاویدان

هیچ جا از نیروی بالنده گی خالی مباد

ورنه میرد زنده گی

ایستد بالندگی

زنده گی از نیروی بالندگی خالی مباد

صلح در لبخند یزدانی و پاک کودکان

معنی ژرف نگاه پر امید مادر است

صلح در تصویر فردای جهان آرزو

نقش هریک جلوه را در زنده گی روشنگر است

خنده های کودکان

در نگاه مادران

جلوه آینده را آیینه دار دیگرست

صلح کار و صلح دانش، صلح عشقست و هنر

وین همه سامان هستی را هماهنگی ازوست

صلح یاری و محبت، صلح مهر و مردمیست

صلح اگر باشد جهان ما جهان آرزوست

زنده گی بی خبر

خالی از عشق و هنر

هستی بی آرمان و مستی بی آرزوست

پاسبان گر صلح باشد مر جهان را بی گمان

جنگ می میرد محبت زنده گانی میکند

آدمی مر آدمی را گرگ مادر زاد نیست

آدمی را ذوق استثمار جانی میکند

رستن از این منجلاب

انقلابست انقلاب

انقلابی کادمی را پاسبانی میکند

صلح زیباییست با ژستی ندارد آشتی

صلح با اهریمن جنگ و تجاوز یار نیست

دشمن غارتگری هستی زحمتکش است

صلح با دزدان کار دیگران همکار نیست

زان سبب غارتگری "ریگنی" و " تاچری"

کمتر از اهریمنی با صلح در پیکار نیست

صلح چون نیروی رزم و انقلاب بی شکست

صلح مانند روان هر مبارز زنده باد

هرکه با صلح رهایی بخش باشد در نبرد

مرگ بر وی تا قیامت! تابه محشر مرده باد

هرکه میرزمد درین ره تا ابد پاینده باد.

جهان سپاس از بانو علیزاده.

حالا، شخصیت عزیز و گرامی، خانم عییره جان کریمی جمع بندی روشنی از مباحث مطرح شده، می کند.

بنام یاد خدا

سلام و وقت بخیری دارم خدمت همه استادان بزرگوارم و همه دانشجویان عزیز. امیدوارم در صحت و سلامت کامل باشید و از این گفتمان علمی بهره کافی برده باشید.

دوستان گرامی ما از بعد های مختلف به موضوع ژورنالیزم صلح پرداختند و نکات بسیار مهم و ارزنده‌ای را بیان کردند. اکنون نتیجه‌گیری کوتاه از این بحث میداشته باشم.

در دنیای امروز، صلح بیش از هر زمان دیگری به تلاش و همت ما نیازمند است. به عنوان ژورنالیست‌ها، ما مسئولیت بزرگی بر دوش داریم: باید در هر کلمه و خبری که منتشر می‌کنیم، صدای امید، آشتی و تفاهم را تقویت نماییم. صلح تنها یک آرزو نیست، بلکه وظیفه‌ای است که از ما می‌طلبد حقیقت را با دقت، صداقت و همدلی بازگو کنیم و به جای دامن زدن به خشونت، فرهنگ گفت‌وگو را در جامعه گسترش دهیم.

امروز، رسالت ما این است که با هر داستانی که روایت می‌کنیم، در ساختن دنیایی بهتر سهم بگیریم؛ دنیایی که در آن همه انسان‌ها بدون ترس و با احترام به حقوق یکدیگر، در کنار هم زندگی کنند. ژورنالیزم صلح می‌تواند نقش کلیدی در پیشرفت جوامع ایفا کند، زیرا رسانه‌ها با انتخاب دقیق واژه‌ها و تهیه گزارش‌های بی‌طرفانه، می‌توانند مسیر تفاهم، همزیستی و احترام متقابل را هموار سازند.

روزنامه‌نگاران با پوشش واقعی، مسئولانه و انسان‌دوستانه، نه تنها وظیفه اطلاع‌رسانی را انجام می‌دهند، بلکه در ساختن جهانی عاری از خشونت و درگیری سهیم می‌شوند. رسانه‌ها با قدرت کلمات خود می‌توانند بذر صلح را در دل‌ها بکارند و دنیایی بهتر بسازند.

ایجاد فرهنگ صلح از خود ما آغاز می‌شود. زمانی که درون خود آرامش، محبت و مهربانی داشته باشیم، این ویژگی‌ها را به دیگران نیز منتقل خواهیم کرد. صلح یعنی پذیرش تفاوت‌ها، احترام به دیگری و انتخاب گفت‌وگو به جای خشونت. با آموزش نسل‌های آینده، می‌توانیم این فرهنگ را در جوامع نهادینه کنیم و آینده‌ای روشن‌تر رقم بزنیم.

به یاد داشته باشیم که صلح کالایی نیست که با پول خریداری شود؛ بلکه تغییری است که باید در دل‌ها و ذهن‌های ما رخ دهد. صلح یعنی احترام، درک متقابل و تلاش برای رفع بی‌عدالتی‌ها. پول شاید بتواند به طور موقت برخی مشکلات را حل کند، اما هرگز قادر به ایجاد اعتماد، دوستی و عدالت پایدار نیست. صلح واقعی با عشق، بخشش و همکاری ساخته می‌شود. این مسیر هرچند دشوار است، اما نتایج آن بسیار ارزشمندتر از هر چیزی است که با پول به دست می‌آید.

در پایان، از توجه شما عزیزان سپاسگزارم. همچنین لازم می‌دانم از استاد گرامی، جناب کهگدای بزرگوار و بانو امین عزیز که زحمت فراوانی برای برگزاری این برنامه کشیده‌اند، صمیمانه تشکر کنم.

سپاس از همراهی شما

سپاسگزارم از بانو کریمی عزیز.

در این قسمت برنامه پیام زیبای دانشجویان را در رابطه به صلح می‌شنویم.

یک دنیا سپاس از خواهران مان.

اکنون در قسمت آخر برنامه محفل مان آهنگ فریاد دریا به اتمام می‌رسانیم.

در پایان، بار دیگر از تمامی استادان محترم، سخنرانان گرانقدر، مهمانان عزیز، و تیم فنی پر تلاش صمیمانه سپاسگزارم می کنم.

برای همگان آرزوی سلامتی، موقعیت، و روز های سرشار از صلح و همدلی دارم.              28 ماه اپریل سال 2025 فرنگی

______________________________________________________________________________________________________

گزارش سیمینار هنری

به نام خداوند که قلم را آفرید و به انسان نوشتن را آموخت.

گزارش از: عبیره کریمی

دانشجوی صنف دوم دانشکده ژورنالیزم

دانشگاه بین‌المللی آنلاین افغانستان

سخنرانان: دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم،

جناب عبدالقدیر میرزایی استاد دانشکده ژورنالیزم و

دانشجویان صنوف اول و دوم دانشکده ژورنالیزم.

با عرض سلام و ادب خدمت همه خوانندگان گرامی،

علاقمندان به علم، هنر و رسانه.

من عبیره کریمی دانشجوی صنف دوم دانشکده ژورنالیزم،

افتخار دارم که اجرای این برنامه علمی تحت عنوان

(ژورنالیزم هنری) را بر عهده دارم.

در آغاز نشست علمی، بانو فرحت نوری تا با صدای

دل نشین خود ، ترجمه‌ی یکی از آیات مبارک قرآن کریم

را قرایت نمود. بعد به احترام وطن عزیز مان همه سکوت

اختیار کردند و با جان و دل گوش سپردیم به سرود ملی.

پیشگفتار:

ژورنالیزم هنری، پلی است بین رسانه و خلاقیت، جایی که خبر

و هنر در کنار هم داستان‌های زیبا و تأثیرگذار را روایت می‌کنند.

این شاخه از ژورنالیزم، با استفاده از هنرهای مختلف مثل

نقاشی، موسیقی، سینما و ادبیات، پیام‌ها را به قلب مخاطب می‌رساند و جلوه‌های فرهنگی را زنده نگه می‌دارد.

جناب دکتر شکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم آغاز گر برنامه علمی ما شد که چنین زیبا بیان فرمود:

چراغی را كه ایزد برفروزد

هر آنكه پف كند ریشش بسوزد

به نام خداوند جان وخرد - کزین اندیشه برتر بر نگذرد

هنر برتر آمد ز گوهر پدید

پیش از هر سخنی, از همه دانشجویان خوب دانشکده ژورنالیزم که امسال پس از سیمینار صلح, اینک سیمینار ژورنالیزم هنری را سر و سامان داده اند وهمچنان از استادان گرانسنگ دانشکده ژورنالیزم و بانوی فرهیخته بی بی فایقه جان فریال امین مدیره تدریسی وبانوی فرهیخته عایشه سمندر مدیره اداری دانشکده ژورنالیزم اظهار سپاس کرده به یک یک این خوبان ما آفرین وشادباش می گویم که دراین سیمینارهای علمی وگفتمان آزاد در پرتو پندار نیک, گفتار ونیک وکردار نیک , چنان درخشیده اند که در سیمینارهای دانشگاهی, جایگاه ویژه یی یافته اند.

جا دارد دراین هنگام از برخوردهای دد و دیو منشانه رژیم دست نشانده وغیر قانونی اهریمنی برچه و تفنگ, به شدت انتقاد واظهار انزجار نماییم که نظربه روشهای فاشیستی اش, حدود 300 استاد پارسی زبان را از دانشگاه های کشور, اخراج نموده است که این سیاه ننگ دیگر برپیشانی دیو و دد های تمدن ستیز, پارسی ستیز و زن ستیز است. پارسی ستیزی از امیر امان الله خان پدرکش و محمودطرزی همدست انگلیس شروع شد وبا این که در زبان قند پارسی, بم گزاری کرده اند, بازهم هیچگاهی از شکوه و جلال زبان قند پارسی نه تنها کاسته نشده بلکه درخشش پهنای آن تا جابلقا و جابلسا هم طنین انداخته است.

استاد سخن سعدی شیرازی گوید:

هر که با پولاد بازو، پنجه کرد ساعدِ مسکینِ خود را رنجه کرد

ابوسعید ابوالخیرگوید:

چراغی را كه ایزد برفروزد هر آنكه پف كند ریشش بسوزد

زبان قندپارسی پولاد بازو و چراغی است که ایزد بر افروخته است, ریش دشمنانش را تا سراپای وجود شان سوزانده می رود.

دیگر اینکه, به همه شما خوبان ما, بزرگداشت زاد روز دانای فرزانه ابوالقاسم فردوسی طوسی( 25 ثور/اردیبهشت/ 14 می), ابر مرد حماسه سرای شاهکار شاهنامه یا خردنامه یا پند و اندرز نامه را شادباش می گویم که بسیاری مردمان تبارهای دیگر , که زبان مادری شان از میان رفته, حسرت می خورند ومی گویند ای کاش آنها هم یک فردوسی طوسی و شاهنامه می داشتند تا زبان مادری شان به مرگ تدریجی روبرو نمی شد. فشرده این که واژه هنر 337 بار در شاهنامۀ دانای فرزانه ابوالقاسم فردوسی بکار گرفته شده است.

چناچه خود دانای فرزانه فردوسی طوسی می فرماید:

هنر مردمی باشد و راستی

ز کژی بود کمی و کاستی

هنر جوی و با مرد دانا نشین

چو خواهی که یابی ز بخت آفرین

هنر بهتر از گوهر نامدار

هنرمند را گوهر آید به کار

تو را با هنر گوهر است و خرد

روانت همی از تو رامش برد

برگردیم به این که هنر از حس زیبایی‌شناسی انسان‌ها سرچشمه می‌گیرد.

هنر تعریف عرفانی ‌و معرفتی داشته و بیشتر به معنای نیک‌مردی بکار می‌رفته است. دانای فرزانه لسان الغیب حافظ مستانه می فرماید:

شکر شکن شوند همه طوطیان هند

زین قند پارسی که به بنگاله می رود

فضایل چهارگانه شجاعت، عدالت، عفت و حکمت به معنی هنر گرفته شده و هرکه این چهار خصلت و فضیلت را داشت، هنرمند نامیده می‌شد. معنی دیگر هنر، دانستن چیزی توأم با ظرافت و ریزه‌کاری است و برخی شاعران هنر را در دو معنای کمال اخلاقی و توانایی جسمی گرفته‌اند.

پس اندکی بنگریم که شاعران فرزانه دیگرما پیرامون هنر چه دُر افشانی نموده اند:

هنر در شعر دانای فرزانه حافظ مستانه:

عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام

گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی

دانای فرزانه فروغی بسطامی می گوید:

تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید
بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری

خداوندگار بلخ مولانا جلال الدین محمدبلخی رومی در مورد هنر نقاشی می گوید:

صورتگر نقاشم هر لحظه بتی سازم
وانگه همه بت‌ها را در پیش تو بگدازم

صد نقش برانگیزم با روح درآمیزم
چون نقش تو را بینم در آتشش اندازم

استاد سخن دانای فرزانه سعدی شیرازی می گوید:

هنر باید و فضل و دین و کمال
که گاه آید و گه رود جاه و مال

با سپاس

عبیره کریمی: موسیقی درمانی است برای روح؛ زبان بی‌کلامی که آرامش و انرژی مثبت به دل‌ها می‌بخشد.

استاد محترم عبدالقدیر میرزایی استاد دانشکده ژورنالیزم سخنان ارزشمند خود را در رابطه به ژورنالیزم درمان روح است چنین بیان کردند:

موسیقی درمان روح است

گوش دادن به موسیقی می‌تواند سرگرم کننده باشد، اما آیا ممکن است شما را سالم‌تر کند؟ موسیقی می‌تواند سرچشمه یی از لذت ها و خرسندی ها باشد، اما تحقیقات نشان می‌دهد که فواید روانشناسی دیگری نیز دارد. همه به این باور اند که موسیقی می‌تواند روی افکار، احساسات و رفتارهای انسان‌ها اثر بگذارد، چندان عجیب نیست.

اگر تجربه‌ این را داشته باشیم که با گوش دادن به موسیقی مورد علاقه‌‌ خویش احساس انرژی و انگیزه کنیم یا با شنیدن یک قطعه‌ احساس برانگیز اشک‌های‌مان جاری شود، پس به خوبی می‌توانیم قدرت تاثیر موسیقی بر خلق و خو و روحیه را درک کنیم.

اما تاثیرات روانشناسانه‌ موسیقی می‌تواند خیلی بیشتر از آنچه فکرش را بکنیم، قدرتمند و گسترده باشد. موسیقی درمانی، مداخلهی درمانی است که گاهی برای بهبود سلامت روحی، کمک به بیمار در غلبه بر فشار روانی و افزایش سلامت عمومی به کار می‌رود. حتی برخی از افراد عقیده دارند ذائقه‌ موسیقایی مان می‌تواند ارائه دهنده‌ نگرشی در مورد جنبه‌های گوناگون شخصیتی مان باشد.

موسیقی می‌تواند ذهن را آرام کرده، به بدن انرژی بدهد و حتی به مدیریت بهتر درد کمک کند.

در این جا جوانی را که در همسایگی شمال کشور ما قد بلند کرده و تمام هست و بودش

با موسیقی گره خورده به معرفی می‌گیرم.

او صیاد نام دارد، در ۱۸ جنوری ۱۹۹۵ در ناحیه‌ سر آسیاب ولایت سرخان دریای

جمهوری اوزبیکستان دیده به جهان گشوده است.

اما چرا اسم این کودک را « صیاد » انتخاب نموده‌اند؟

از آنجایی که مردمان آسیای مرکزی به‌ویژه نسل‌های گذشته بیش‌تر به فرهنگ، ادبیات و تاریخ بزرگ تاجیک‌ها و پارسیان علاقمند هستند و بیش‌تر از تاریخ و فرهنگ شان اگاهی دارند، می‌دانند که « صیاد» معنی « شکارچی» را افاده می‌کند، ولی انگیزه اساسی آن, همانا ذوق و قریحه‌ منحصر به فرد والدین است که در نام‌گذاری فرزندان شان توجه ویژه دارند. به‌گمان اغلب پدر آقای صیاد که یک موسیقی‌نواز حرفه‌یی و با نام شنشان در سطح آسیای مرکزی بود و نام های فرزندان خویش را خیلی عالی و زیبا انتخاب نموده‌است. دانشمندان علوم اجتماعی باور دارند که: « نام شخص نیمی از شخصیت یک انسان است» الحق که چنین است.

آن‌چنان که در بالا اشاره شد، پدرش سلطان مراد ملقب به سیدوف مسوول گروه هنری موسوم به پروین در ولایت سرخان دریای این کشور بود که همواره مصروف ساختن آهنگ‌ها به وسیله‌ آوازخوانان کشور های مختلف آسیای مرکزی به شمول افغانستان بود.

پدر و مادر آقای صیاد از تبار بزرگ تاجیک این کشور هستند که همیشه در رشد و غنامندی فرهنگ و زبان پربار پارسی خدمات زیادی را انجام داده‌ و در آموزش و پرورش تاجیکانه‌ فرزندان تلاش‌های زیادی را به خرچ داده‌اند.

آقای میرزامرادوف در سال دو هزار میلادی یعنی در سن پنج سالگی شامل مکتب در ناحیه‌ سرآسیاب محله اوزگه‌رش شده و در سال ۲۰۰۵ شامل مکتب موسیقی در شهر تاشکند پایتخت جمهوری ازبیکستان شد، در حالی‌که کودکی بیش نبود، توانست یک چند سالی را دور از خانواده سپری نماید، تا این‌که خانواده‌ به هدف پیش‌برد دروس مکتب وی ولایت سرخان‌دریا را به مقصد تاشکند ترک گفته و در این شهر اقامت گزیدند.

طوری که در بالا مطالعه فرمودید، او به چند نوع آلات موسیقی به شکل حرفه‌ای توانست بیاموزد و بیاموزاند، وی‌که هنوز دوره‌ی مکتب را به پایان نرسانیده بود از طریق اینترنت به‌طور زنده به شماری از نجوانان در بیرون از کشورش تدریس می‌کرد و از این طریق امرار حیات می‌نمود.

صیاد از کودکی با پدرش در محافل شرکت می‌کرد و با ذکاوتی‌که داشت نظر به گفته‌ والدین وی از چهار سالگی به نواختن چند نوع از آلات موسیقی دسترسی پیدا کرده بود.

این جوان از آوان کودکی خیلی با هوش، با مسئولیت و پر تلاش بود که بنابر همین ویژه‌گی‌ها و اخذ نمرات بلند، توانست در یکی از دانشگاه‌های مشهور موسیقی ایالت آیووا ایالت متحده امریکا بنام lowa university شامل آموزش در مقطع لیسانس و بعد فوق لیسانس شود.

صیاد از یک کشوری قد بلند کرد و تا این درجه خود را به افق‌های بلند موفقیت رساند که در چند قدمی همسایگی کشورش, گروه‌های تندرو اسلامی جغرافیای افغانستان را اشغال نموده و تلاش دارند تا به کشور های آسیای میانه نفوذ کرده و دشمنی خویش را با زنان، دختران، موسیقی‌‌دانان و سائر دانشمندان پیش ببرند.

تردیدی وجود ندارد که بی‌ثباتی در خانه‌ همسایه سریع‌تر به همسایه شیوع نموده و آن را بی‌ثبات می‌نماید.

نویسنده‌ این مطلب بنابر دعوت آقای میرزامرادوف به دانشگاه Iowa دعوت شدم و در کنسرت بزرگی که از جانب وی در سالون آن دانشگاه راه اندازی شده بود، شرکت کردم و از اجرای موسیقی رهبری گروه موسیقی توسط وی خیلی لذت بردم، انگار که تمام مغز و تار و پود وجودم با هر پرده و تار موسیقی نوازش دید و هم‌چون صدای بلبل نوا و هوای موسیقی را درک کردم و دانستم که موسیقی نه‌تنها که هنر است، هم‌چنان علم است.

آقای صیاد میرزامرادوف ازدواج کرده و با خانمش روفیه و پسرش ریچارد در شهر Iowa ایالت آیووا زندگی می‌کند.

عبیره کریمی: هنر، زبان ایستادگی‌ است؛ و هنرمند، وجدان بیدار جامعه. در ادامه، آهنگ بانو آریانا سعید نشر شد، که با تمام فشارها ایستاد و گفت: من آن بیدی نیستم که بلرزم. این جمله، خلاصه‌یی از ژورنالیزم هنری‌ است؛ بیان حقیقت با شهامت و زیبایی.

موضوعی که بدون آن شناخت ژورنالیزم ممکن نیست، تعریف دقیق و تاریخچه این رشته، زیرا با دانستن ریشه ها می توان نقش ژورنالیزم هنری را بهتر درک کرد

بانو وجیفه رضایی در مورد تعریف ژورنالیزم و تاریخچه آن برای ما چنین صحبت کردند:

ژورنالیزم هنری (Art of Journalism)

یکی از شاخه‌های ژورنالیزم تخصصی است که به پوشش، نقد و تحلیل رویدادها، آثار و جریان‌های هنری می‌پردازد. در ادامه تعریفی دقیق‌تر و تاریخچه‌ای از آن ارائه می‌شود:

تعریف ژورنالیزم هنری:

ژورنالیزم هنری به شاخه‌یی از روزنامه‌نگاری اطلاق می‌شود که وظیفه‌اش بررسی، نقد، معرفی و تحلیل هنرهای مختلف مانند نقاشی، موسیقی، تئاتر، سینما، ادبیات، مجسمه‌سازی، رقص و سایر شاخه‌های هنر است.

این نوع ژورنالیزم نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری و هدایت سلیقه عمومی، ارتقاء فرهنگ هنری و حمایت از هنرمندان ایفا می‌کند.

ویژگی‌های ژورنالیزم هنری:

نگاه تخصصی و تحلیلی به آثار هنری

نقد منصفانه با تکیه بر دانش زیبایی‌شناسی و تاریخ هنر

زبان دقیق و در عین حال هنرمندانه

آگاهی از زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی هنر

پوشش رویدادهای هنری (جشنواره‌ها، نمایشگاه‌ها، اجراها و.)

تاریخچه ژورنالیزم هنری:

1.ریشه‌ها در اروپا: ژورنالیزم هنری نخستین بار در قرن ۱۸ میلادی در اروپا و به‌ویژه در فرانسه و انگلستان ظهور کرد؛ زمانی که روزنامه‌ها و مجلات شروع به انتشار نقدهای هنری کردند، به‌ویژه درباره تئاتر و نقاشی.

2.قرن ۱۹: با گسترش مطبوعات و افزایش طبقه متوسط، ژورنالیست‌های هنری بیشتر به نقد موسیقی، اوپرا، ادبیات و تئاتر پرداختند. در این دوره، چهره‌هایی مانند شارل بودلر در فرانسه به عنوان نقاد هنری برجسته شناخته شدند.

3.قرن ۲۰: با پیدایش سینما و گسترش رسانه‌ها، ژورنالیزم هنری وارد عرصه جدیدی شد. رسانه‌ها به صورت تخصصی به سینما، عکاسی، هنرهای مدرن و فرهنگ عامه پرداختند. مجلاتی مانند Time, The New Yorker, Rolling Stone و ... در غرب نقش مهمی در گسترش آن ایفا کردند.

4.ژورنالیزم هنری در دنیای امروز: امروزه با حضور گسترده رسانه‌های دیجیتال، ژورنالیزم هنری شکل تازه‌ای یافته است. وب‌سایت‌ها، پادکست‌ها، بلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی پلاتفورم‌های اصلی نقد و تحلیل هنری شده‌اند.

نقش ژورنالیزم هنری در جامعه:

ارتقای سطح سلیقه و آگاهی فرهنگی جامعه

ایجاد گفت‌وگو بین هنرمند و مخاطب

هدایت بازار هنر و افزایش تقاضای آگاهانه مستندسازی . (وجیفه رضایی)

عبیره کریمی:خبرنگار هنری، چشم و گوش جامعه در دنیای هنر است که با گزارش‌های خود، زیبایی‌ها و خلاقیت‌های هنرمندان را به ما نشان می‌دهد.

بانو ناهید عزیزی تحلیل از این موضوع کرد:

تعریف خبرنگاری هنری:

خبرنگاری هنری به فعالیتی گفته می‌شود که در آن یک خبرنگار به پوشش اخبار و رویدادهای هنری، فرهنگی و اجتماعی می‌پردازد. این نوع خبرنگاری شامل گزارش‌های خبری، مصاحبه‌ها، نقد و بررسی‌های هنری و فرهنگی است. خبرنگاران هنری به بررسی و تحلیل آثار هنری، نمایش‌ها، کنسرت‌ها، فیم‌ها و سایر رویدادهای فرهنگی می‌پردازند و به مخاطبان خود در مورد آخرین اخبار و رویدادهای هنری اطلاع‌رسانی می‌کنند.

ویژگی‌های خبرنگاری هنری:

یک خبرنگار هنری موفق باید دارای ویژگی‌های زیر باشد:

* علاقه به هنر: یک خبرنگار هنری باید به هنر و فرهنگ علاقه داشته باشد و در مورد آن‌ها اطلاعات کافی داشته باشد.

* دانش و آگاهی: خبرنگار هنری باید در مورد هنر و فرهنگ مختلف آگاهی داشته باشد و بتواند بینش‌های در مورد موضوعات هنری داشته باشد.

* نوشتن جذاب: یک خبرنگار هنری موفق باید بتواند مطالب خود را به صورت جذاب و خواندنی بنویسد تا خوانندگان را به خود جذب کند.

* تحلیل و نقد: خبرنگار هنری باید بتواند آثار هنری را تحلیل کند و نقدی عمیق و صادقانه در مورد آن‌ها ارائه دهد.

* مصاحبه با هنرمندان: یک خبرنگار هنری موفق باید بتواند با هنرمندان مصاحبه کند و از آن‌ها اطلاعات کافی در مورد آثارشان بگیرد.

* آگاهی از آخرین اخبار: خبرنگار هنری باید در مورد آخرین اخبار و رویدادهای هنری آگاهی داشته باشد و بتواند به سرعت در مورد آن‌ها گزارش دهد.

* استفاده از رسانه‌های اجتماعی: یک خبرنگار هنری موفق باید بتواند از رسانه‌های اجتماعی استفاده کند تا اخبار و گزارش‌های خود را به مخاطبان بیشتری برساند.

* حفظ بی‌طرفی: خبرنگار هنری باید بتواند بی‌طرفی خود را حفظ کند و در گزارش‌های خود از هیچ هنرمند یا سبک هنری جانب‌داری نکند.

* توجه به جزئیات: یک خبرنگار هنری موفق باید به جزئیات توجه کند و بتواند در گزارش‌های خود از جزئیات دقیق استفاده کند.

* خلاقیت: خبرنگار هنری باید خلاق باشد و بتواند گزارش‌های خود را به صورت خلاقانه و جذاب بنویسد.

سؤال:

آیا خبرنگاری هنری فقط به پوشش اخبار و رویدادهای هنری محدود می‌شود یا اینکه می‌تواند به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد?

بحث:

خبرنگاری هنری نه تنها به پوشش اخبار و رویدادهای هنری محدود می‌شود، بلکه می‌تواند به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد. یک خبرنگار هنری موفق باید بتواند بینش‌های لازم را در مورد مسائل اجتماعی و فرهنگی داشته باشد و بتواند به مخاطبان خود در مورد آخرین اخبار و رویدادهای هنری و فرهنگی اطلاع‌رسانی کند.

در واقع، خبرنگاری هنری می‌تواند به عنوان یک پل بین هنر و جامعه عمل کند. یک خبرنگار هنری می‌تواند به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی بپردازد و به مخاطبان خود در مورد چگونگی تأثیرگذاری هنر بر جامعه اطلاع‌رسانی کند.

همچنین، یک خبرنگار هنری می‌تواند به پوشش اخبار و رویدادهای هنری در زمینه‌های مختلف مانند موسیقی، سینما، تئاتر، نقاشی و غیره بپردازد. او می‌تواند با هنرمندان مصاحبه کند، آثار هنری را تحلیل کند و نقدی عمیق و صادقانه در مورد آن‌ها ارائه دهد.

در مجموع، خبرنگاری هنری یک فعالیت پیچیده است که نه تنها به پوشش اخبار و رویدادهای هنری محدود می‌شود، بلکه می‌تواند به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد و بتواند به مخاطبان خود در مورد آخرین اخبار و رویدادهای هنری و فرهنگی اطلاع‌رسانی کند.(ناهید عزیزی)

عبیره کریمی: حالا مرضیه عزیزی مطلب جالب خودرا بیان میدارد:

عنوان: راهکارهای شگوفایی هنر ژورنالیزم

شکوفایی هنر ژورنالیزم” است؛ هنری که نه تنها بیانگر واقعیت‌هاست، بلکه آینه‌یی برای جامعه، صدایی برای مردم، و ابزار دفاع از آزادی بیان می‌باشد.

*اولین راهکار، آموزش است:

ژورنالیست موفق کسی است که اصول نگارش، مصاحبه، تحقیق و تحلیل را می‌شناسد و می‌تواند خبر را دقیق، شفاف و بی‌طرفانه انتقال دهد.

*دوم، رعایت اخلاق ژورنالیستی

صداقت، بی‌طرفی و احترام به حقیقت، اساس ژورنالیزم است. بدون این اصول، اعتماد عمومی از بین می‌رود و رسانه بی‌اثر می‌شود.

*سوم، استفاده از تکنولوژی‌های مدرن

در عصر دیجیتال، ژورنالیست باید با فضای مجازی، پلاتفرم‌های آنلاین و ابزارهای چندرسانه‌ای آشنا باشد تا بتواند پیامش را به گستره‌ وسیع‌تری منتقل کند.

*چهارم، حمایت از آزادی بیان

یک رسانه بدون آزادی، صدای خاموش است. برای شکوفایی ژورنالیزم، باید از خبرنگاران در برابر تهدید، سانسور و فشارهای سیاسی حمایت شود.

*پنجم، پرورش تفکر انتقادی

خبرنگار نباید تنها گزارشگر باشد؛ بلکه باید تحلیلگر، ناظر و منتقد آگاه باشد. سوال بپرسد، تحقیق کند و زوایای پنهان را آشکار سازد.

نتیجه‌گیری: ژورنالیزم قوی، نیازمند خبرنگاران آموزش‌دیده، متعهد، آزاد و آگاه است. اگر این شرایط فراهم شود، رسانه نه تنها شگوفا، بلکه موتور محرکه آگاهی و تغییر در جامعه خواهد بود.(مرضیه عزیزی)

عبیره کریمی: هنر میناتوری، یکی از ظریف‌ترین شاخه‌های هنری است که ژورنالیزم نیز می‌تواند آن را بازتاب دهد.

نجیبه واحدی ویدیویی را در این زمینه به نمایش گذاشت که بسیار جذاب بود.

عبیره کریمی:ژورنالیزم هنری شاخه‌های مختلفی دارد که هر کدام بخشی از هنر و فرهنگ را به ما معرفی می‌کنند.

دراین باره بانو فرخنده صدیقی روشنی می اندازد.

بنام خداوندِ زیبایی‌ها

با عرض سلام و ادب حضور استادان گرامی، هم‌صنفی‌های عزیز و مهمانان محترم!

فرخنده صدیقی هستم، و امروز بسیار خوشحالم که فرصتی دارم تا درباره‌ یکی از شاخه‌های پُررنگ، پراحساس و کمتر شناخته‌شده‌ ژورنالیزم با شما صحبت کنم؛ یعنی ژورنالیزم هنری و شاخه‌های مختلف آن.

ژورنالیزم هنری، فقط گزارش از یک کنسرت یا نقد یک فلم نیست؛ بلکه دنیایی‌است از رنگ، صدا، تصویر و احساس. این نوع ژورنالیزم، فرهنگ و هنر یک جامعه را به تصویر می‌کشد و رابطه‌ میان هنر و مردم را زنده نگه می‌دارد.

شاخه‌های ژورنالیزم هنری بسیار متنوع‌اند. اجازه دهید چند نمونه را باهم مرور کنیم:

نخست، ژورنالیزم موسیقی است؛ جایی‌که خبرنگار در مورد آهنگ‌ها، هنرمندان، سبک‌های موسیقی و تأثیر آن بر جامعه می‌نویسد. این شاخه، احساسات را با واژه‌ها بیان می‌کند.

ژورنالیزم فلم و سریال. این شاخه به نقد و تحلیل آثار سینمایی می‌پردازد، درک بیننده را بالا می‌برد و گاهی حتی می‌تواند یک فلم را جهانی بسازد یا آن را به چالش بکشد.

ژورنالیزم تیاتر

اینجا خبرنگار به صحنه‌های زنده‌ نمایش سر می‌زند، پشت پرده‌ تیاتر را کشف می‌کند و از احساسات بازیگران سخن می‌گوید.

ژورنالیزم ادبیات.

خبرنگاری که با شعر، رمان و نویسنده‌ها سر و کار دارد. او معرفی می‌کند، نقد می‌کند و باعث می‌شود ادبیات فراموش نشود.

و بالاخره، ژورنالیزم هنرهای تجسمی مثل نقاشی، عکاسی، مجسمه‌سازی و گرافیک. این شاخه با تصویرها حرف می‌زند و زیباترین داستان‌ها را روایت می‌کند.

دوستان عزیز!

ژورنالیزم هنری فقط حرفه نیست، عشق است؛ عاشق شدن به زیبایی‌ها و روایت آن برای دیگران. در کشوری مثل افغانستان، جایی‌که هنر هنوز به اندازه‌ کافی دیده نمی‌شود، ژورنالیست‌های هنری می‌توانند صدا، تصویر و فرهنگِ اصیل ما را به دنیا معرفی کنند.

از توجه‌تان سپاسگزارم،

و امیدوارم روزی برسد که هنرِ ما در دنیا بدرخشد،

و ما – ژورنالیستان هنری – راویانِ آن زیبایی‌ها باشیم. (فرخنده صدیقی)

عبیره کریمی:رادیو رسانه است که تاثیر بزرگی در بیداری جامعه دارد. بانو گلالی حسینی سخنان شان را در این بحث بیان کرد.

به نام خدا

سلام و احترام خدمت استادان عزیز و دوستان گرامی

امروز من ، گلالی حسنی ، دانشجوی صنف اول دانشکده ژورنالیزم .

می خواهم در باره یکی از تاثیر گذارترین ابزارهای ارتباط جمعی با شما صحبت کنم، ابزاری که قرن هاست صدایش در گوش مردم پیچیده و ذهن ها را بیدار کرده : رادیو .

این سمینار تحت نظر استاد محترم . شکرالله کهگدای آماده شده و با افتخار تقدیم تان می کنم .

رادیو در اواخر قرن نوزدهم توسط دانشمند ایتالیایی کولیلمو مارکونی اختراع شد . او موفق سد امواج صوتی را از راه دور انتقال بدهد و این کشف ، دنیا را متحول کرد .

این آغاز یک انقلاب در ارتباطات بود ک بعد ها به رادیو های عمومی تبدیل شد.

نخستین کشور هایی که از رادیو استفاده کردند ،

کشور هایی پیشرفته مثل امریکا ، بریتانیا ، آلمان ، فرانسه و ایتالیا بودند .

رادیو در این کشور ها ابتدا برای مقاصد نظامی و بعد برای اطلاع رسانی عمومی استفاده شد

بعد از آن به صورت عمومی پخش برنامه های خبری ، موسیقی و سرگرمی شروع شد.

واکنش مردم نسبت به اولین رادیو

وقتی اولین بار صدای گوینده از رادیو به گوش مردم رسید ،

مردم متعجب و شاد شدند.

این اختراع باعث شد ک مردم حس کنند دنیا به آنها نزدیک تر شده .

رادیو به سرعت جای خود را در خانه ها ، محل کار ، ارتش و حتی مدارس باز کرد.

در افغانستان ، رادیو اولین بار در زمان شاه امان الله خان پایه گذرای شد.

اولین ایستگاه رادیویی به نام رادیو کابل راه اندازه شد که این رادیو به زبان های مختلف اخبار ، برنامه هایی فرهنگی و موسیقی پخش می کرد و مردم با علاقه گوش می دادند .

بعد از کابل ، ولایات بزرگی مانند هرات ، بلخ ، قندهار ، و ننگرهار نیز به دستگاه هایی رادیویی مجهز شدند.

این رادیو ها بیشتر برای پخش اخبار ، برنامه های دینی ، و آموزشی استفاده می شدند و کمک کردند تا مردم سواد خبری پیدا کند.

نقش رادیو در بیداری مردم

رادیو یکی از ابزار های مهم بیداری فکری مردم است از طریق رادیو ، مردم به اخبار جهانی دسترسی پیدا کردند ، به سخنرانی های رهبران گوش دادند، و از مشکلات سیاسی و اجتماعی آگاه شدند. رادیو در آموزش ، تربیت و حتی تقویت وحدت ملی نقش کلیدی داشت .

امروز هم با وجود تلویزیون و اینترنت ، رادیو هنوز اهمیت خود را حفظ کرده است . و در جا هایی ک برق یا اینترنت نیست ، رادیو هنوز هم تنها اطلاعات مردم است . این نشان می دهد ک رادیو تنها یک وسیله نیست ، بلکه صدای آگاهی و بیداری است.

اولین رادیو ها دستگاه هایی ساده و بزرگ بودند که با استفاده از سیم و آنتن های ابتدایی کار می کردند مردم با شوق و تعجب زیاد برای اولین بار صدای گوینده ای را از جعبه ای می شنیدند که هیچ کس در آن نبود ! صدای پخش شده از رادیو ، شگفتی بزرگ در زمان خودش بود .

سپاسگزارم از توجه شما استادان گرامی و دوستان عزیز آرزو دارم این معلومات مفید بوده باشد و پیام روشنی در باره اهمیت رادیو رسانده باشم .

عبیره کریمی:هنر هنرمند به رسانه ای نیاز دارد تا صدایش شنیده شود. ژورنالیزم هنری پلی میان هنرمند و مردم است.

بانو ستاره شفق سخنرانی خود را در مورد ارائه کرد:

نقش ژورنالیزم هنری در معرفی هنرمندان و آثارشان:

ژورنالیزم هنری، شاخه‌یی تخصصی از روزنامه‌نگاری است که به پوشش اخبار، نقد، تحلیل و معرفی آثار و فعالیت‌های هنری می‌پردازد. این حوزه در فرهنگ و توسعه هنر نقشی بسیار کلیدی و چندوجهی دارد. در ادامه به بررسی دقیق‌تر این نقش‌ها می‌پردازیم:

1.پل ارتباطی بین هنرمندان و جامعه

ژورنالیزم هنری به عنوان واسطه‌یی میان هنرمندان و مخاطبان، امکان شناخت و درک بهتر هنر و هنرمندان را فراهم می‌آورد. بسیاری از مردم به واسطه رسانه‌های هنری با آثار، سبک‌ها و جریان‌های هنری آشنا می‌شوند. این آشنایی موجب می‌شود که هنر، فراتر از یک فعالیت خصوصی هنرمندانه دیده شود و تبدیل به یک پدیده اجتماعی شود که مردم در آن مشارکت دارند.

مصاحبه‌ها، گزارش‌های پشت صحنه نمایشگاه‌ها و روند خلق آثار، دسترسی مخاطبان را به هنرمندان واقعی‌تر و ملموس‌تر می‌کند.

این ارتباط مستقیم باعث می‌شود که مخاطب احساس نزدیکی و تعلق بیشتری به هنر و هنرمندان داشته باشد.

2. آموزش و ارتقای سطح فهم هنری جامعه

ژورنالیزم هنری به عنوان یک ابزار آموزشی، با تحلیل و نقد دقیق آثار هنری، به گسترش فرهنگ هنری کمک می‌کند. هنردوستانی که ممکن است دانش تخصصی نداشته باشند، از طریق گزارش‌ها و نقدهای رسانه‌ای با مفاهیم هنری، سبک‌های مختلف و تکنیک‌ها آشنا می‌شوند.

نقدهای تخصصی که به زبان ساده و قابل فهم ارائه می‌شوند، بیننده و خواننده را تشویق می‌کنند تا عمیق‌تر به آثار نگاه کنند.

این آموزش عمومی سبب رشد سطح سلیقه هنری و ارتقاء کیفیت تقاضای بازار هنر می‌شود.

3.حمایت از هنرمندان و فراهم کردن فرصت‌های جدید

معرفی هنرمندان جدید و جوان از مهم‌ترین نقش‌های ژورنالیزم هنری است. رسانه‌ها با معرفی آثار این هنرمندان، زمینه جذب مخاطب، سرمایه‌گذار و گالری‌داران را فراهم می‌آورند. این امر به ویژه در جوامعی که بازار هنر نوپا است و حمایت رسمی ضعیف وجود دارد، حیاتی است.

پوشش رسانه‌یی می‌تواند به شکل‌گیری هویت حرفه‌یی هنرمندان کمک کند و در معرفی آنان به بازارهای داخلی و بین‌المللی مؤثر باشد.

نقد و بازخورد سازنده از سوی ژورنالیست‌های هنری به هنرمندان کمک می‌کند تا سطح کارهای خود را ارتقا دهند.

4.مستندسازی و ثبت تاریخ هنر معاصر

گزارش‌ها، نقدها و مصاحبه‌های ژورنالیزم هنری نقش اساسی در ثبت و مستندسازی وقایع هنری دارند. این محتواها، منابع ارزشمندی برای محققان، دانشجویان هنر و تاریخ‌نگاران به حساب می‌آیند.

رسانه‌های هنری با ایجاد آرشیو دیجیتال یا چاپی، بخشی از تاریخ هنر معاصر را حفظ می‌کنند.

این مستندسازی به جامعه کمک می‌کند تا مسیر رشد هنر و تأثیرات فرهنگی آن را در طول زمان دنبال کند.

5.تأثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی از طریق هنر

ژورنالیزم هنری با برجسته کردن آثار و هنرمندانی که به مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می‌پردازند، می‌تواند آگاهی جامعه را افزایش دهد و به شکل‌گیری گفتمان‌های مهم کمک کند.

هنر، از طریق رسانه‌ها، ابزاری قدرتمند برای بیان اعتراضات، نقد اجتماعی و معرفی فرهنگ‌های مختلف است.

این نقش باعث می‌شود هنر نه فقط یک تجربه زیبایی‌شناسانه، بلکه یک نیروی محرک اجتماعی و فرهنگی باشد.

6.چالش‌ها و فرصت‌های ژورنالیزم هنری در کشورهای در حال توسعه

در جوامعی مانند افغانستان، ژورنالیزم هنری با چالش‌های متعددی مواجه است؛ از جمله محدودیت‌های رسانه‌یی، کمبود منابع تخصصی و نبود حمایت‌های مالی کافی. با این حال، این عرصه فرصت بزرگی برای رشد فرهنگ هنری و تقویت هویت فرهنگی ملی محسوب می‌شود.

توجه ویژه به آموزش روزنامه‌نگاران هنری و استفاده از فناوری‌های نوین می‌تواند این چالش‌ها را کاهش دهد.

رسانه‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی به عنوان بسترهای نوین، امکان معرفی گسترده‌تر هنرمندان را فراهم کرده‌اند.

نتیجه‌گیری

ژورنالیزم هنری بیش از یک رسانه اطلاع‌رسانی، نقش فرهنگی و اجتماعی عمیقی ایفا می‌کند. این شاخه تخصصی روزنامه‌نگاری، به توسعه هنر، ترویج فرهنگ مطالعه آثار هنری، و پیوند میان هنرمند و جامعه کمک می‌کند. با توجه به اهمیت این نقش، سرمایه‌گذاری و حمایت بیشتر از این حوزه می‌تواند به رشد فرهنگی و هنری جوامع، به‌ویژه جوامع در حال توسعه، کمک شایانی کند.(ستاره شفق)

عبیره کریمی: در این قسمت از برنامه پارچه تمثیلی تحت عنوان «صدای خاموش هنر» با اجرا:

عبیره کریمی: راوی

فرخنده صدیقی: نقاش

گیتی صدیقی: ژورنالیست

صابره علیزاده: سانسورچی.

متن پارچه تمثیلی:

راوی: عبیره کریمی

در گوشه‌ای خاموش از شهری فراموش‌شده، دستی بی‌ادعا، بوم سفید را به روایت دردها بدل می‌سازد.

او، هنرمندی است بی‌نام، بی‌صدا، اما پر از فریاد.

نقاش : فرخنده صدیقی

هیچ‌کس نمی‌داند این رنگ‌ها چه زجری را کشیده‌اند...

هیچ دوربینی از رنج من نمی‌نویسد.

اما من هنوز نقاشی می‌کنم. چون اگر نکنم، زنده نیستم.

ژورنالیست (گیتی صدیقی):

داستانت را شنیدم. تو را باید دنیا بشناسد.

هنر تو، سکوت هزار فریاد است!

بگذار قلمم صدای بومت شود.

نقاش (فرخنده صدیقی):

تو... تو می‌خواهی درباره من بنویسی؟

حتی اگر تهدید شوی؟ حتی اگر صدایت را خاموش کنند؟

ژورنالیست (گیتی صدیقی):

من ژورنالیستم. رسالت من گفتن حقیقت است، حتی اگر تاریکی نپسندد.

هنر باید زنده بماند.

سانسورچی (صابره علیزاده):

درباره‌ی آن نقاش ننویس!

نه مجوز دارد، نه اهمیت.

این گزارش را هرگز نشر نخواهی کرد.

ژورنالیست (گیتی صدیقی):

حتی اگر کاغذ را پاره کنید، حقیقت را نمی‌توان خفه کرد.

من داستان این هنر را خواهم گفت، با صدای خودم، برای همه.

راوی: عبیره کریمی

و آن روز، دنیا برای اولین‌بار، از نقاشی شنید که در تاریکی رنگ می‌زد.

و این، معجزه‌ی ژورنالیزم هنری بود.

نقاش (فرخنده صدیقی):

تشکر که صدای من شدی.

امروز فهمیدم که هنر، اگر دیده شود، می‌تواند جهان را دگرگون کند.

راوی (عبیره کریمی):

و شاید... روزی برسد که هیچ هنرمندی در سایه نماند.

و هر قلم، چراغی باشد در تاریکی.

عبیره کریمی :سینما و تئاتر دو هنر تاثیر گذار در فرهنگ و آگاهی جامعه اند ژورنالیزم می تواند این دو هنر را به گونه ژرف به مخاطب معرفی کند.

بانو شهین شهر یار عزیز در مورد سینما و تئاتر سخن خود را چنین بیان نمود:

عنوان ؛ هنر سینماگر و تیاتر

هنر سینماگری و تئاتر؛ دو روی سکه‌ خیال‌پردازی انسان

هنر، زبان بی‌واسطه‌ احساس و اندیشه است، و در میان شاخه‌های آن، شاید هیچ‌کدام به اندازه‌ سینما و تئاتر نتوانند با تمام وجود انسان سروکار داشته باشند. هر دو هنری هستند برای “دیدن”، اما نه صرفاً با چشم؛ بلکه با دل، ذهن و خاطره.

تئاتر؛ هنر نفس به نفس بودن

تئاتر، قدیمی‌ترین شکل اجرای داستان‌هاست؛ هنری زنده، بی‌واسطه و نفس‌گیر. وقتی تماشاگر روبه‌روی صحنه می‌نشیند، حس می‌کند که بخشی از ماجراست. بازیگر، آن‌جا و همان لحظه، درد می‌کشد، فریاد می‌زند، عاشق می‌شود و فرو می‌ریزد.

در تئاتر، هر شب اجرای نمایش تفاوتی کوچک اما محسوس دارد؛ چون مخاطب عوض می‌شود، فضا تغییر می‌کند و بازیگر با انرژی جدیدی روی صحنه می‌آید. این زنده بودن، جوهره‌ی تئاتر است؛ هنری که از دل جمع بیرون می‌آید و به دل جمع بازمی‌گردد.

سینما؛ جادوی تصویر و قاب‌بندی رؤیاها

در مقابل، سینما، هنر تصویر و تدوین است. این هنر، به کمک دوربین، نور، صدا و جلوه‌های ویژه، ذهن مخاطب را به دنیایی دورتر از صحنه می‌برد.

کارگردان سینما می‌تواند با یک کات، از گرمای کویر به سرمای قطب برسد؛ با یک حرکت دوربین، ذهن مخاطب را به زمان یا جایی دیگر منتقل کند. سینما، رؤیای صنعتی‌شده‌ بشر است؛ یک خیال دقیق، قاب‌بندی‌شده و چندبار تدوین‌شده.

شباهت‌ها و تفاوت‌ها

هردو هنر، به داستان، شخصیت، بازیگری و بیان احساسات نیاز دارند. اما تئاتر زنده است و وابسته به لحظه، در حالی که سینما، نسخه‌یی فشرده و ثبت‌شده از یک خیال است.

در تئاتر، اشتباه قابل‌چشم‌پوشی نیست؛ ولی در سینما، با تدوین و برداشت‌های متعدد، می‌توان به کمال نزدیک شد. سینما به میلیون‌ها نفر در جهان می‌رسد، اما تئاتر دلش را برای صد نفر در یک سالن کوچک می‌ریزد.

هنرمند؛ قلب تپنده‌ هردو جهان

در هر دو هنر، هنرمند نقشی مرکزی دارد. بازیگری که در تئاتر زندگی می‌کند، و بازیگری که جلوی دوربین نفس می‌کشد، هر دو سفیران احساس‌اند. کارگردانی که در صحنه‌ تئاتر به نور و صدا جان می‌دهد، و فلم‌سازی که با قاب‌بندی، شعر می‌سازد، هر دو در پی گفتن چیزی فراتر از واژه‌اند.

نتیجه‌گیری:

سینما و تئاتر، اگرچه مسیرهایی متفاوت دارند، اما مقصدشان یکی است: انسان. تماشاگر در هر دو، به سفر ذهنی و احساسی دعوت می‌شود. شاید تئاتر، صدای تپش دل هنرمند باشد، و سینما، تصویر همان دل در یک قاب ماندگار.

در روزگاری که تکنالوژی همه چیز را بلعیده، این دو هنر هنوز ایستاده‌اند؛ یکی در تاریکی سالن تئاتر، و دیگری در نور پرده‌ نقره‌یی سینما. و ما، تماشاگران رؤیایی هستیم که آن‌ها خلق کرده‌اند.(شهین شهر یار)

عبیره کریمی: نقاشی زبان تصویر و احساس است وقتکی ژورنالیست به نقاشی نگاه می کند معنا را بازتاب می دهد.

بصیره عظیمیار در این مورد چنین سخن گفت:

نقاشِ صبور، با عشق و امید

جان می‌دهد به شعرهای سپید

هر قطره رنگ، فصلی از حکایت

هر خطّ نازک، قصه‌ای به غایت

سلام و عرض ادب خدمت استادان گرامی و هم مسلکان عزیز!

مفتخرم که امروز با شما هم‌کلامم و می‌خواهم در مورد موضوعی صحبت کنم که از دیرباز با روح انسان پیوند عمیقی داشته است؛ موضوعی که سکوت را می‌شکند، و آنچه را که واژه‌ها از بیان آن ناتوانند، را به تصویر می‌کشاند.

موضوعی که میخواهم در باره آن صحبت کنم«هنر نقاشی» است؛ زبان که بدون نیاز به ترجمه پیامش را به قلب ها می‌رساند.

نقاشی یکی از کهن‌ترین و اصیل‌ترین شاخه های هنر است که از دیرباز وسیله‌یی برای بیان احساسات، اندیشه‌ها و رویاهای بشر بوده است. پیش از آنکه زبان نوشتاری اختراع شود، انسان‌ها با کشیدن تصاویر بر دیوار غارها از زندگی، احساسات، اندیشه‌ها،‌ و تجربه‌های شان‌ سخن می‌گفتند.

این خود نشان‌دهنده قدرت و اهمیت نقاشی به عنوان یک ابزار ارتباطی است.

نقاشی نه تنها ترکیب رنگ‌ها بروی سطوح است، بلکه ابزاری برای بیان اندیشه‌ها، آرمان‌ها، اعتراضات، دردها و امیدها است؛ بخصوص در جامعه‌ای که امروز آزادی بیان محدود است و صداها سرکوب می شود. نقاشی مهمترین وسیله برای انتقال اندیشه‌ها و اعتراضات است، که در آن هر رنگ و هر خط حامل معناست؛ و هر کدام احساسی را بیان می‌کنند.

گاهی یک تابلوی ساده می‌تواند تاثیر عمیق‌تری از هزاران جمله داشته باشد. یک نقاشی می‌تواند بدون نیاز به کدام زبان خاصی پیام را به همه مخاطبان در سراسر جهان منتقل کند. رنگ‌ها، چهره‌ها، و نمادهای تصویری می‌تواند احساسات مخاطب را درگیر کند؛ چیزی که گاهی متن ها نمی توانند انجام دهند. در واقع نقاشی پلی است میان دل هنرمند و ذهن مخاطبان؛ بی‌نیاز از ترجمه.

سپاس از توجه تان!(بصیره عظیمیار)

عبیره کریمی:هنر و ژورنالیزم دو بازوی نیرومند فرهنگ سازی اند با هم می توانند پایه های فرهنگی جامعه را تقویت کند.

بانو فخریه محمدی در این زمینه سخنرانی کرد.

نقش ژورنالیسم هنری در رشد فرهنگ و هنر بسیار مهم و تأثیرگذار است. در ادامه برایت به زبان ساده و مفید توضیح می‌دهم:

نقش ژورنالیزم هنری در رشد فرهنگ و هنر

ژورنالیزم هنری تنها یک گزارش یا نقد ساده از یک نمایشگاه یا فیلم نیست، بلکه یک پل میان هنر، هنرمند و مردم است. این نوع روزنامه‌نگاری می‌تواند نقش‌های زیر را در رشد فرهنگ و هنر ایفا کند:

1.آگاهی‌دهی به مردم

ژورنالیزم هنری مردم را با آثار هنری، هنرمندان، سبک‌های مختلف هنری و رویدادهای فرهنگی آشنا می‌سازد. وقتی مردم بیشتر دربارهٔ هنر بدانند، بهتر می‌توانند آن را درک کنند و به آن علاقه‌مند شوند. این باعث رشد سلیقه هنری در جامعه می‌شود.

2.تشویق و حمایت از هنرمندان

در پرتو این مباحث روشن شد ژورنالیزم هنری تنها یک شاخه رسانه ای نیست بلکه پلی میان اندیشه احساس و خلاقیت است شناخت تعریف و تاریخچه ژورنالیزم، پایه درک نقش رسانه در جامعه است. خبرنگار هنری، با بازتاب زیبایی‌های هنر، پل میان هنرمندان و مردم می‌شود. هنرهای ظریف مانند میناتوری نیاز به رسانه دارند تا بیشتر شناخته شوند. ژورنالیزم هنری شامل شاخه‌های گوناگونی‌ست که هر کدام بخشی از فرهنگ را معرفی می‌کنند. رادیو و تلویزیون ابزارهایی نیرومند برای بیداری و رساندن هنر به خانه‌ها هستند. ژورنالیزم هنری نقش بزرگی در معرفی هنرمندان، تحلیل سینما و تئاتر، تفسیر نقاشی، تقویت فرهنگ، و استفاده از داستان‌نویسی برای انتقال پیام دارد. در همه این شاخه‌ها، نویسندگی پایه و ابزار اصلی انتقال معناست.

عبیره کریمی: سپاس از همه استادان گرامی، مهمانان عزیز و دانشجویان پرتلاش که با حضور و سخنان پُرارزش‌شان، این برنامه علمی را معنا بخشیدند.

امیدواریم سمینار امروز توانسته باشد دیدگاه‌های تازه‌ای درباره ژورنالیزم هنری برای‌تان ایجاد کند و انگیزه‌ای برای پژوهش‌های بیشتر در این زمینه باشد.

از همراهی شما تا پایان برنامه صمیمانه سپاسگزارم. برای‌تان آرزوی موفقیت، آگاهی و شکوفایی بیشتر دارم.

سیمینار ژورنالیزم هنری, دانشکده ژورنالیزم, دانشگاه آنلاین بانوان افغانستان/ 19 ماه می 2025

______________________________________________________________________________________________________