سنگر گزارشگران آزادیخواه
به شهری که بیداد شد پادشا
متن سخنرانی دکترشکرالله کهگدای رئیس دانشکده ژورنالیزم دانشگاه آنلاین بانوان افغانستان به مناسبت آغاز سال آموزشی 1404 خورشیدی
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای
خداوند روزی ده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهر
با مبارکباد و شادباش آغاز سال نو آموزشی 1404 خورشیدی به همه شما خوبان ما در دانشگاه آنلاین بانوان افغانستان وهمه جا
ژورنالیستان, درهمه کشورهای جهان, درفشداران آزادی , چلچراغ بدستان دادخوهی و مبارزان آزادی فکر و بیان اند و در راه تحقق این حق و آرمان انسانی, هیچگاهی سکوت نمی کنند و بی تفاوت نمی مانند. به همین دلیل است که دشمنان اهل رسانه ها, هم کم نیست.
اجازه بدهید تا دُر سفته یی از حکیم فرزانه ابوالقاسم فردوسی در شاهکار بیمانند جهانی شاهنامه زرین بفت را باز بگوییم که چه زیبا می فرماید:
خرد گر سخن برگزیند همی
همان را گزیند که بیند همی
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راهِ داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
بنگرید که حکیم فرزانه ابوالقاسم فردوسی 1100 سال پیش چه پیش بینی درستی داشته است که میگوید:
به شهری که بیداد شد پادشا ( یعنی که افغانستان امروز)
ندارد خردمند بودن روا
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
دراین جا لازم است, سپاس گرمی داشته باشم از استادان و همکاران فرازمند دانشکده ژورنالیزم که چرخ گردن فراز این دانشکده را به بسیار فرخندگی وشایستگی به پیش می برند, بمانند:
استاد بی بی فایقه جان امین
استاد بی بی عایشه جان سمندر
استاد بانو فرخنده لنگر ابراهیمی
استاد بانو سمیرا بهار
استاد جلیل غنی هروی
استاد عثمان سمندر
استاد دکترجعفر طیار
استاد عبدالقدیر میرزایی
استاد علی مدنی
استاد آصف معروف
استاد حامدعلمی
استاد علی جاوید کوهستانی
که هرکدام این فرهیختگان ونخبگان ما, ستاره های پرفروغ دنیای دانش وفرهنگ سرزمین ما به شمار میروند.
باید گفته شود که دانشکده ژورنالیزم, شاه فرد حکیم فرزانه فرخی سیستانی را سرمشق نصاب آموزشی خود قرارداده که فرموده است:
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر
سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر
یعنی نصاب آموزشی و همه امور دانشکده ژورنالیزم به همت والای خوبان ما که در بالا نام های مبارک شان ذکر شد, نو آوری و نوسازی و به روز شده میرود.
بنده به حیث رئیس دانشکده ژورنالیزم به خود لازم می دانم که در هر موضوعی که به استادان و دانشجویان دانشکده ژورنالیزم بصورت مستقیم یا غیر مستقیم اثر می گذارد, با استادان فرهیختۀ این دانشکده و شاگردان خوب ما مطرح نموده دیدگاه آنها را دریافت , مطرح و راهکارهای لازم اکادمیک باید جستجو گردد بمانند:
1 . استادان می خواهند که صلاحیت ها و وظایف علمی و اداری مشخص شود وهر کدام سهم خود را ادا نمایند . وظیفه علمی استادان, تدریس, بلندبردن سطح دانش و آگاهی و پژوهش های اکادمیک دانشجویان وگرفتن امتحان است و کارهای اداری وخانه پوری جداول را باید مراجع دیگر انجام دهند.
2. استادان میخواهند که شاگردان شان از یک چهره نمای رسامی همگون که معلوم نمی شود کی کی است ودراین هفته استفاده کرده اند, دور گردد و هرکدام با چهره نمای خودشان سر صنف حاضر شوند تا از تقلب, نفوذ هکرها و نفوذ شبکه های استخباراتی که مخالف آموزش دخترخانم ها اند, در جریان دروس دانشگاهی, پیش از پیش جلوگیری شده باشد.
3 . دانشجویان ما میگویند که دروس شان باید از طریق WhatsApp صورت بگیرد که ارزان تمام می شود و بسیاری شان توان پرداخت هزینه گزاف انترنت رابرای Google meet ندارند.
4. استادان میخواهند تا با بخش آموزشی اتحادیه اروپا صحبت شود تا این دانشگاه در آن جا ثبت گردد وسند فراغت با اعتبار بدست بیاید.
5. استادان می خواهند از برخی بازرگانان معتبر داخلی وخارجی خواسته شود تا هزینه انترنیت و برنامه های پژوهش دانشجویان را کمک نمایند.
6. استادان می خواهند تا از سنددیپلوم فراغت به دانشجویان اطمینان داده شود تا آنها از تشویش ونگرانی رهایی یابند.
7. استادان ودانشجویان دانشکده ژورنالیزم می خواهند تا رسما اعلان شود که دوره آموزشی لیسانس شان برای دو سال است.
8. استادان می خواهد از تلاشهای آموزشی دانشجویان بیشتر تمجید گردد با اینکه به آیندۀ شان چندان امیدوار نیستند.
و حالا بنگریم که حکیم فرزانه لسان الغیب حافظ مستانه در یک بیت, چه زیبا تیرخلاص پرتاب کرده است:
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
پس لازم می دانم به حیث (مشت نمونه خروار) یادی نماییم و فراموش نه نماییم آن عده از استادان دانشگاه کابل را که در حکومت جلادان تره کی ها – امینی ها – کارملی ها ونجیبی ها, گرفتار, شکنجه واعدام شده اند:
استادان شهید دانشکده طب کابل:
دکتر عبدالفتاح همراه , دکتر عبدالعظیم مجددی, دکترمحمد هاشم مهربان , دکتر علی جاغوری , دکتر عبدالغفار , دکتر عبدالظاهر رزبان , دکترسید کاظم دادگر و داکتر عبدالاحد
استادان شهید دانشکده زبان و ادبیات پارسی:
استاد حسین نهضت, استاد زمریالی ناصری , استاد محمد علم نورستانی , استاد امیر محمد یار ,استاد خان آبادی , استاد زکریا , استاد علی حیدر لهیب , استاد عبدالالله رستاخیر, استاد عبدالرزاق , استاد خانبار
استادان شهید دانشکده شرعیات:
استاد غلام محمد نیازی , استاد وفیع الله سمیعی ,استاد حبیب الرحمن , استاد ایاز الله, استاد غلام فاروق
استادان شهید دانشکده انجنیری:
استاد محمد حسن , استاد محمد صدیق , استاد محمد محسن, استاد عبدالکریم
استادان شهید دانشکده علوم اجتماعی:
استاد غلام غوث شجاعی ,استاد دوست محمد کامگار , استاد عبدالسلام
استادان شهید دانشکده حقوق و علوم سیاسی:
استاد عارفی , استاد نجیب الله
استادان شهید دانشکده ساینس:
استاد عبدالغفور سلطانی (شوهربانو سیما ثمر)
استادان دانشکده دواسازی:
استاد فضل احمد احراری
استادان شهید دانشکده اقتصاد:
استاد عزیزالله
اگر نامهای دانشجویان دانشگاه کابل را که در حکومت جنایتکار تره کی ها – امینی ها – کارملی ها ونجیبی ها, گرفتار, شکنجه و اعدام شدند, بگوییم مثنوی هفتاد من کاغد میشود. یاد همه شهدای گلگون کفن ما جاودانه وفراموش ناشدنی باد.
برویم یادی نماییم (بازهم مشت نمونه خروار) از اهل رسانه های ما که در حکومت دژخیمان تره کی ها, امینی ها, کارملی ها ونجیبی ها گرفتار , شکنجه , اعدام ویا هم ترور شدند:
مهدی ظفر گوینده رادیو تلویزیون,
دوست عزیزم نثارعلی فریاد, شاعر ,خبرنگار, نویسنده وگوینده رادیوتلویزیون
عبدالرؤف پاییز حنیفی روزنامه نگار, شاعر ونویسنده
غلام شاه سرشار شمالی, روزنامه نگار, شاعر ونویسنده
عبدالروف تورکمنی ناشر نشریه پیام وجدان
علی اصغر بشیرهروی, روزنامه نگار, شاعر , نویسنده ومدیر نشریه ترجمان
وهمچنان پروفیسوردکتر سید بهاوالدین مجروح استاد دانشگاه کابل و میرویس جلیل خبرنگار که توسط قصاب کابل یعنی گلبدین حکمتیار ترور شدند. البته که کابل زیبای ما چند قصاب وجلاد خشن و تشنه به خون داشت بمانند اسدالله سروری, نجیب گاو و گلبدین حکمتیار ,که از شما اهل دانش وفرهنگ وهمه شیفتگان و هواخواهان آزادی فکر و بیان و حقوق شهروندی خواهش می شود تا نام های آن استادان و اهل رسانه ها را فراموش نفرمایید. همچنان قربانیان حملات انتحاری وانفجاری تروریستان را در دانشگاه کابل و مراکز آموزشی ما را به ویژه در محلات هزاره نشین در دشت برچی وهمچنان جنبش رستاخیز تغییر, جنبش روشنایی, جنبش من افغان نیستم, جنبش ضد تقلب,جنبش تبسم وهمه جنبش های مدنی را که کودکان و جوانان را به خاک وخون کشانیدند, نباید فراموش کرد و باید در برابر ظلم وستم و استبداد اجتماعی و فرهنگی قاطعانه به پا ایستاد و مبارزه کرد . با اسناد و براهین وشواهد باید بگویم که 95 درصد گرفتارشدگان, شکنجه شدگان واعدام شدگان در دوران حکومت کمونیستی از تبار پارسی زبانان بودند و حالا هم در حکومت تروریستی طالبان, همان آش است وهمان کاسه, و هر پارسی زبان به نوبه خود اجازه ندهد تا حالاهم در زبان قندپارسی, بم گزاری های پارسی ستیزانه ادامه یابد .
شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله می رود
لازم است از شهدای گلگون کفن دنیای رسانه های فعلی ما هم یادی داشته باشیم که در ترورهای هدفمند وزنجیره یی کشته شده اند :
فهیم دشتی, یما سیاوش, فردین امینی , رفیع صدیقی, رحمت الله نیکزاد, فرشته کوهستانی, ملالی میوند, الیاس داعی و دیگران, خواهید پرسید که متهمین ترورهای زنجیره یی وهدفمند فعلی کی ها اند, معلوم است که حامدکرزی, اشرف غنی احمدزی, حنیف اتمر, حمدالله محب, معصوم استانکزی, گلاب منگل, آن لبنانی سارق پشتوانه پولی رئیس بانک مرکزی به نام جعلی اجمل احمدی که میگفت در شفاخانه جمهوریت کابل تولد شده دروغگوی نمی دانست که شفاخانه جمهوریت هیچگاهی اصلا بخش نسایی ولادی نداشته است ودیگر شبکه های سرقدرت تروریستی فعلی وچند ارگ نشین دیگر.
همچنان سپاسی دارم از استاد اسدی گرامی واستاد سعادت گرامی که پیشنهاد بنده را پذیرفته اند و نام دانشگاه را از افغان که نام یک قوم از 72 قوم درکشور است به افغانستان که درحال حاضر فراگیر وهمه شمول معلوم می شود تعدیل و درست نگاری کرده اند و به امید روزی که نام راستین, باستانی , فراگیر وچندکشوری آریانا یا خراسان را بر سرزمین زخمی و زدال خود احیا و زنده سازیم , آنگونه که خداوندگار بلخ حکیم فرزانه مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی می فرماید:
هرکسی که دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگاری وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بد حالان و خوش حالان شدم
پس هیچ قوم وقبیله وزبانی بردیگری, برتری جویی, تفوق طلبی, فرمانروایی, استفاده جویی وجعل نگاری نه نماید وهمه به ویژه زن و مرد, دربرابر قانون و دستورهای شهروندی و دموکراسی و گزینشی و شایسته سالاری و سیکولاری برابر و دارای حقوق همگون مدنی شهروندی باید باشند.
اصل و نسب ما آریایی است نه نام جعلی وانتخاب انگلیس, آریایی های کشورهای آسیای مرکزی بمانند تاجیکستان, ایران, افغانستان, اوزبیکستان وحتی آذربایجان و دور و برش, باید یک کشور بزرگ آریانا یا خراسان را دوباره تشکیل بدهند تا از گزند دشمنان در امان بمانند.
با سپاس از شما خوبان ما
______________________________________________________________________________________________________
دانشکده ژورنالیزم ( سخنرانی ها, اندیشه ها, چالش ها و راهکارها)
_______________________________________________________________________________________________________________
اتحادیه بزرگ آسیای مرکزی
با حضور ایران و افغانستان
آرمان منطقهیی یا واقعیتی در حال پیدایش؟
پیشگفتار
با پیدایش دوباره راهکار همگرایی کشورهای آسیای مرکزی، پیوستن دو کشور مهم افغانستان و ایران به این فرایند میتواند ساختار سیاسی و ژیوپولیتیکی منطقه را دگرگون سازد. این دو کشور از نظر فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی ریشههای عمیقی در منطقه دارند و عضویت آنها در این اتحادیه، ظرفیتها و چالشهای تازهای را پدید میآورد.
زمینههای پیوستن ایران و افغانستان
افغانستان: با داشتن اشتراکات زبانی، قومی و فرهنگی با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، و همچنین موقعیت جغرافیایی خاص بهعنوان پل اتصال آسیای جنوبی و مرکزی، نقش کلیدی در توسعه ترانزیت منطقهیی و امنیت مرزی دارد.
ایران: با تاریخ تمدنی مشترک، ارتباطات فرهنگی با همه کشورهای منطقه و دسترسی به آبهای آزاد (خلیج فارس)، میتواند راه خروج منطقه به بازارهای جهانی باشد و از لحاظ انرژی، تجارت و حملونقل مزیتهای فراوان دارد.
مزایای گسترش اتحادیه با حضور ایران و افغانستان
1. تقویت پیوندهای تمدنی: تمدن ایرانی-ترک-اسلامی سه رکن فرهنگی مشترک میان اعضای جدید و موجود است.
2. دسترسی به آبهای آزاد: حضور ایران امکان دسترسی مستقیم کشورهای محصور به خشکه آسیای مرکزی به بازارهای جهانی را فراهم میکند.
3. توسعه راهرو های ترانزیتی: مسیرهایی چون "چابهار,زرنج,ازبیکستان" یا "راه آهن شمال,جنوب ایران" میتوانند اقتصاد منطقه را دگرگون کنند.
4. افزایش توان دفاعی و امنیتی منطقه: همکاری اطلاعاتی و نظامی میان کشورها میتواند در مقابله با تروریزم، قاچاق، و افراطگرایی مؤثر باشد.
5. تنوع اقتصادی و منابع انرژی: ایران و ترکمنستان از غولهای گازی منطقه هستند و افغانستان معادن کمیاب دارد که تکمیلکننده اقتصاد منطقه میگردند.
چالشهای پیوستن ایران و افغانستان
بیثباتی سیاسی افغانستان: ناامنی، نبود دولت همهشمول، و تهدیدات گروههای افراطی مانعی جدی برای یکپارچگی منطقهای است.
تحریمهای بینالمللی علیه ایران: میتواند مانع تعاملات بانکی، حملونقل و سرمایهگذاری میان اعضا شود.
نگرانی برخی قدرتها: روسیه و چین نسبت به گسترش نفوذ ایران و افزایش استقلال منطقهیی حساس هستند.
تضاد منافع سیاسی داخلی: کشورهای عضو دیدگاههای متفاوتی نسبت به حکومت طالبان یا سیاست خارجی ایران دارند.
تضاد در نظامهای سیاسی: از جمهوری پارلمانی تا امیرنشین بسته وتک قومی (طالبان افغانساان)، تنوع سیاسی میتواند انسجام تصمیمگیری را دشوار سازد.
نمونه جدید اتحادیه: اتحاد تمدنی و منطقهیی
با اضافه شدن ایران و افغانستان، اتحادیه میتواند به یک بلوک تمدنی-منطقهیی مستقل تبدیل شود که بر پایههای زیر استوار باشد:
زبانهای مشترک: فارسی، ترکی و روسی بهعنوان زبانهای ارتباطی منطقه.
فرهنگ اسلامی مشترک: با در نظر گرفتن تنوع مذاهب و احترام به کثرتگرایی.
اقتصاد مکمل: گاز، معادن، کشاورزی، و ترانزیت.
دیپلماسی چندجانبه مستقل: دور از دیکته قدرتهای بزرگ، با تمرکز بر همکاری جنوب–جنوب (South–South cooperation).
چشمانداز آینده
اگر افغانستان به ثبات نسبی دست یابد و ایران بتواند بخشی از تحریمها را کاهش دهد، ایجاد یک اتحادیه واقعاً مؤثر و یکپارچه میان ۷ کشور آسیای مرکزی و پیرامونی (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، ایران و افغانستان) ممکن خواهد بود. این اتحادیه میتواند در آینده به شکل یک مجلس منطقهیی، بانک توسعه مشترک، پول مشترک با نام آرین (بمانند یورو در اروپا) و اتحادیه تجاری-گمرکی عمل کند.
فرایند
افزودن ایران و افغانستان به اتحادیه آسیای مرکزی فرصتی تاریخی برای تعریف دوباره جغرافیای سیاسی و فرهنگی منطقه است. این اتحادیه میتواند نمونه موفق از همگرایی فراملیتی، تمدنی و اقتصادی باشد , به شرط آنکه کشورهای عضو بر منافع مشترک، همبستگی فرهنگی و خردگرایی ژیوپولیتیکی تمرکز کنند.
پیشنهاد
براه اندازی وتشکیل اتحادیه کشورهای آسیای مرکزی همسان اتحادیه اروپا, اتحادیه افریقا و اتحادیه آمریکای جنوبی, نه تنها منافع اقتصادی , سیاسی و نظامی این کشورها را تامین خواهد کرد بلکه میتواند در بازی شطرنج جهانی به حیث یک قدرت پابرجای جهانی نقش سازنده برای تفاهم جهانی ونقش پر رنگ برای جلوگیری از رشد افراط گرایی مذهبی وتهدید تروریزم وهمچنان دفاع از سرزمین های شان, همکاری سازنده داشته باشد.
رهبری این اتحادیه را می شود به شکل دوره یی براه انداخت که رهبر انتخابی هر کشور برای مدت مثلا 4 سال رهبری این اتحادیه را به دوش داشته باشد.
منابع پیشنهادی برای مطالعه و استناد
۱. منابع تحلیلی و دانشگاهی
1. Roy, Olivier. The New Central Asia: The Creation of Nations. NYU Press, 2000.
تحلیل پایهیی در مورد ملتسازی و روابط منطقهیی در آسیای مرکزی بعد از فروپاشی شوروی.
2. Cooley, Alexander. Great Games, Local Rules: The New Great Power Contest in Central Asia. Oxford University Press, 2012.
بررسی رقابت روسیه، چین، آمریکا و نقش ایران در منطقه.
3. Hunter, Shireen T. Iran and the World: Continuity in a Revolutionary Decade. Indiana University Press, 1990.
دیدگاههای ایران نسبت به سیاست منطقهیی، بهویژه در آسیای مرکزی.
4. Benedict, Anderson. Imagined Communities. Verso, 2006.
نظریههای مرتبط با همبستگی فرهنگی و اتحادهای سیاسی فراملیتی (برای پایهگذاری دیدگاه فرهنگی).
5. Kavalski, Emilian. Central Asia and the Rise of Normative Powers: Contextualizing the Security Governance of the European Union, China, and India. Bloomsbury, 2012.
______________________________________________________________________________________________________


پیش در آمد
خاورمیانه در طول دهههای اخیر همواره عرصه درگیریهای سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک میان کشورهای مختلف بوده است. در این میان، اسرائیل به عنوان یک بازیگر پرمناقشه، از بدو تأسیس خود در سال ۱۹۴۸، وارد چندین جنگ بزرگ با کشورهای عربی شد. در سالهای اخیر نیز، تنشها میان ایران و اسرائیل شدت گرفتهاند و در مواردی به درگیریهای مستقیم یا نیابتی منجر شدهاند.
علل جنگ:
1. حملات نیابتی و عملیات سایبری: پیش از شروع جنگ، حملات متعددی از سوی گروههای نیابتی وابسته به ایران (مانند حزبالله لبنان و نیروهای حشد الشعبی در عراق) علیه مواضع اسرائیلی انجام شده بود. اسرائیل نیز در پاسخ، برخی از پایگاههای ایرانی در سوریه را هدف قرار داده بود.
2. ترور شخصیتهای هسته یی, استخباراتی وپایه های بلند دولتی و صنعتی ایرن: ایران، اسرائیل را متهم به ترور دانشمندان هستهای در تأسیسات نطنز کرد.
3. رقابت استراتژیک در منطقه: حضور نظامی ایران در سوریه و افزایش قدرت گروههای همپیمان ایران در منطقه، از دید اسرائیل تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی آن به شمار میرود.
ویژگیهای جنگ:
مدت زمان: ۱۲ روز
میدان نبرد: عمدتاً شامل حملات هوایی و موشک های نقطه زن، جنگ سایبری و استفاده از پهپادها
تلفات: هرچند آمار دقیق از دو طرف منتشر نشد، اما منابع غیررسمی از دهها کشته نظامی و غیرنظامی، و تخریب برخی زیرساختهای حساس در دو کشور خبر دادند.
میانجیگریها: کشورهای مانند قطر، ترکیه و فرانسه تلاشهایی برای آتشبس انجام دادند که در نهایت موفق به پایان دادن به جنگ شدند.
پیامدهای جنگ:
تشدید رقابتهای تسلیحاتی در منطقه
تقویت گفتمان ضداسرائیلی در محور مقاومت
فشارهای بینالمللی برای مهار بحرانهای منطقهای
سابقه درگیریهای اسرائیل با کشورهای عربی
از سال ۱۹۴۸ یعنی تشکیل کشور اسراییل توسط انگلیس, تاکنون، اسرائیل با چندین کشور عربی وارد جنگ شده است. مهمترین این جنگها عبارتاند از:
1. جنگ ۱۹۴۸ (نکبت): پس از اعلام موجودیت اسرائیل، ائتلافی از کشورهای عربی شامل مصر، اردن، سوریه، عراق و لبنان به اسرائیل حمله کردند. نتیجه این جنگ، گسترش قلمرو اسرائیل و آوارگی صدها هزار فلسطینی بود.
2. جنگ ۱۹۵۶ (حمله به کانال سوئز:اسرائیل به همراه بریتانیا و فرانسه به مصر حمله کرد تا کنترل کانال سوئز را به دست آورد. فشار بینالمللی باعث عقبنشینی نیروهای متجاوز شد.
3. جنگ ۱۹۶۷ (ششروزه): اسرائیل با حمله پیشدستانه به مصر، سوریه و اردن، در عرض شش روز شبهجزیره سینا، کرانه باختری، نوار غزه و بلندیهای جولان را اشغال کرد.
4. جنگ ۱۹۷۳ (یوم کیپور): مصر و سوریه در روز عید یهودی کیپور به اسرائیل حمله کردند. با وجود پیشروی اولیه اعراب، اسرائیل موفق به بازپسگیری مناطق شد. این جنگ زمینهساز مذاکرات صلح مصر و اسرائیل شد.
5. جنگ لبنان (۱۹۸۲ و ۲۰۰۶: اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان حمله کرد تا سازمان آزادیبخش فلسطین را از جنوب لبنان بیرون کند. در سال ۲۰۰۶ نیز جنگ شدیدی میان اسرائیل و حزبالله لبنان درگرفت که ۳۳ روز به طول انجامید.
6. درگیریهای غزه: از ۲۰۰۸ تاکنون، اسرائیل چندین جنگ با حماس و گروههای فلسطینی در نوار غزه داشته است. این جنگها معمولاً چند روز تا چند هفته طول کشیده و با تلفات سنگین غیرنظامیان همراه بودهاند.
جنگ ۱۲ روزه اسرائیل – ایران (۱۳–۲۴ جون ۲۰۲۵)
زمینه و محرکها
آغاز درگیری: اسرائیل در ۱۳ جون با حملهای پیشدستانه به تأسیسات هستهای و نظامی ایران، از جمله سایتهای فوردو و نطنز، انجام داد تا برنامه هستهای تهران را متوقف کند .
پاسخ ایران: تهران با حملات موشکی و پهپادی به شهرها و اهداف نظامی اسرائیل، واکنش نشان داد .
مداخله آمریکا: آمریکا نیز، بهویژه در ۲۲ جون، با بمبهای قدرتمند زیرزمینی وارد عملیات شد و سه تأسیسات هستهای ایران را هدف زد .
آتشبس و نقش ترامپ
آتشبس: در روز ۲۳ جون، ترامپ با میانجیگری قطر، اعلام کرد که اسرائیل و ایران برای متوقف کردن اقدام نظامی توافق کردهاند: ایران از نیمهشب شروع میکند و اسرائیل ۱۲ ساعت پس از آن .
پیچیدگی اجرای آتشبس: هر دو طرف پیش و پس از موعد اعلامشده به تبادل حملات ادامه دادند، و ترامپ با عتاب و لحن قاطع دو طرف را تحت فشار قرار داد تا دست از حمله بردارند .
تلفات و خسارتها
کشور
کشتهها (تقریبی)
مجروحین
ایران
حدود ۶۱۰–۶۲۷ نفر
حدود ۵,۰۰۰ نفر
اسرائیل
حدود ۲۸ نفر
بیش از ۳,۰۰۰ نفر
خسارات فراوان در هر دو کشور شامل تأسیسات هستهای، نظامی، و زیرساختهای شهری بود .
پیامدهای منطقهای و سیاسی
اعتبار ترامپ: توانایی ترامپ در برقراری آتشبس، با نقش قطر بهعنوان واسطه، نفوذ آمریکا را در میانجیگری حفظ کرد .
بازتعریف امنیت هستهای: تأخیر چندماهه در برنامه هستهای ایران ایجاد شد، اما به گفته بخشهایی از اطلاعات آمریکا، خسارتها کمتر از ادعای «تخریب کامل» بود .
پایان سیاسی در ایران: تنش داخلی افزایش یافت؛ مردم و اصلاحطلبان از افزایش قدرت سختگیران پس از بمباران نگران هستند .
سابقه درگیریهای تاریخی اسرائیل با کشورهای عربی
1. ۱۹۴۸ – جنگ استقلال (نکبت): ائتلاف عربی علیه تأسیس اسرائیل حمله کرد و اسرائیل بخشهای گستردهای از سرزمین فلسطین را تصرف نمود.
2. ۱۹۵۶ – بحران کانال سوئز: اسرائیل، بریتانیا و فرانسه علیه مصر حمله کردند، اما به دلیل فشار بینالمللی مجبور به خروج شدند.
3. ۱۹۶۷ – جنگ ششروزه: اسرائیل با حمله پیشدستانه، بخشهای وسیعی از سرزمینهای عربی شامل کرانه باختری و جولان را اشغال نمود.
4. ۱۹۷۳ – جنگ یوم کیپور: مصر و سوریه حملهای غافلگیرانه انجام دادند؛ پس از درگیری شدید، آتشبس برقرار و منجر به توافق کمپ دیوید شد.
نتیجهگیری تحلیلی
اهمیت تکنولوژی نظامی: استفاده از پهپاد، موشکهای نقطهزن و بمبهای زیرزمینی، نشاندهنده سطح جدیدی از مقابلههای منطقهای است.
نقش واشنگتن: حمایت آشکار آمریکا و ورود مستقیم نیروهایش (بمباران تأسیسات) نشان داد که ایالات متحده همچنان محور ثبات یا تنش در خاورمیانه است.
تأثیر داخلی ایران: این درگیری میتواند قدرت جناحهای تندرو را تقویت کرده و به جنبشهای اصلاحگرا ضربه بزند .
تمایل به مذاکره مجدد: علیرغم آتشبس، بازگشت ایران به مذاکرات هستهای – همراه با فشار برای بازرسی IAEA – مورد توجه است
منابع خبری درباره آتشبس ایران‑اسرائیل
تمرکز بر سه بُعد مهم: مسائل حقوق بشری، ابعاد بینالمللی و چشمانداز صلح پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در جون ۲۰۲۵.
مسائل حقوق بشری، ابعاد بینالمللی و چشمانداز صلح
مسائل حقوق بشری
جنگ اخیر ایران و اسرائیل، بار دیگر آسیبپذیری غیرنظامیان را در درگیریهای مدرن به نمایش گذاشت.
نقضهای احتمالی حقوق بشری:
حملات به مراکز غیرنظامی: گزارشهایی از اصابت موشکها به مدارس، بیمارستانها و مناطق مسکونی در تهران، اصفهان، حیفا و تلآویو منتشر شد. دیدهبان حقوق بشر خواهان تحقیقات مستقل شد.
استفاده از تسلیحات ممنوعه؟ برخی رسانهها از استفاده اسرائیل از بمبهای یورانیوم ضعیف و عمیقزن ساخت آمریکا (احتمالاً «GBU-57») گزارش دادند که ممکن است ناقض اصل تناسب در حقوق بینالملل بشردوستانه باشد.
فشار روانی و مهاجرت داخلی: بیش از ۲۰۰ هزار نفر در ایران و حدود ۷۰ هزار نفر در اسرائیل برای مدتی آواره و پناهجو در مناطق داخلی شدند.
واکنش نهادهای بینالمللی:
سازمان ملل: آنتونیو گوترش خواهان توقف فوری درگیری شد و از شورای امنیت خواست بررسی کند که آیا نقض جدی حقوق بشردوستانه رخ داده است.
صلیب سرخ جهانی: در گزارش ابتدایی خود، هشدار داد که دسترسی به کمکهای بشردوستانه در برخی مناطق ایران و اطراف غزه بهشدت محدود شده بود.
ابعاد بینالمللی
بازیگران کلیدی در این بحران:
کشور
موضع
آمریکا
دخالت مستقیم در حمایت از اسرائیل (بمباران تأسیسات ایرانی)، اما در نهایت با نقشآفرینی ترامپ، بهعنوان میانجی اصلی آتشبس ظاهر شد.
قطر
نقش برجسته میانجیگر را ایفا کرد، گفتوگوهای مستقیم با تهران و غیرمستقیم با تلآویو داشت.
چین و روسیه
با محکومکردن حملات اسرائیل، ایران را نیز به خویشتنداری دعوت کردند و خواهان گفتوگو شدند.
اتحادیه اروپا
خواهان توقف فوری خصومتها، بازگشت به مذاکرات هستهای و بررسی وضعیت حقوق بشر شدند.
کشورهای عربی منطقه
عربستان و امارات در ظاهر بیطرف بودند ولی در واقع از فشار بر ایران استقبال کردند. سوریه و حزبالله از ایران حمایت کردند.
پیامدهای ژئوپولیتیکی:
افزایش شکاف تهران-واشنگتن: توافق هستهای عملاً از بین رفته، اگرچه امکان بازتعریف آن با شروط جدید مطرح است.
تضعیف موقعیت ایران در سوریه: اسرائیل در این جنگ، برخی پایگاههای سپاه در سوریه را نیز هدف قرار داد.
آزمایش وحدت کشورهای اسلامی در نشست استانبول به ابتکار رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه: واکنشهای متفاوت کشورهای اسلامی نشان داد که هیچ اجماع قاطعی درباره ایران یا اسرائیل وجود ندارد.
چشمانداز صلح
آینده روابط ایران و اسرائیل – و بهطور کلی ثبات منطقه – به چند عامل کلیدی بستگی دارد:
امکان مذاکره مجدد
اگرچه فضای اعتماد بهشدت کاهش یافته، اما برخی تحلیلگران معتقدند که هر دو طرف، هزینههای جنگ را درک کردهاند و ممکن است با وساطت کشورهای ثالث، مذاکرات غیرمستقیم از سر گرفته شود.
نقش احتمالی چین و اتحادیه اروپا در جایگزینی نقش سنتی آمریکا میتواند در مهار تنش مؤثر باشد.
صلح واقعی یا آتشبس موقت؟
تجربه نشان داده که میان ایران و اسرائیل، در بهترین حالت "تعادل تهدید" برقرار شده است؛ یعنی هر دو طرف تلاش میکنند از جنگ گسترده اجتناب کنند اما رقابت نیابتی ادامه دارد.
اگر مذاکرات هستهای از سر گرفته نشود، احتمال تکرار جنگهایی در همین سطح یا شدیدتر وجود دارد.
ج. راهکارهای پیشنهادی:
تشکیل کمیته حقیقتیاب بینالمللی درباره جنگ اخیر
بازگشت فوری ایران و غرب به میز مذاکره درباره برجام پلاس (برجام + مسائل منطقهای)
ایجاد مکانیزمهای منطقهای برای کاهش تنشها (مانند گفتوگوی امنیتی خلیج فارس)
جمعبندی نهایی
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل نهتنها درگیری دو کشور، بلکه آزمایشی برای نظم منطقهای و اعتبار نهادهای بینالمللی بود. اگرچه آتشبس برقرار شده، اما بدون تلاش صادقانه برای گفتوگو، صلح واقعی حاصل نخواهد شد. حفظ جان غیرنظامیان، احترام به حقوق بشر، و جلوگیری از گسترش جنگ به کل خاورمیانه، نیازمند اراده سیاسی جهانی است.
فرآیند
تجربه جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل نشان داد که تنشهای منطقهای میتواند به سرعت از مرحله تهدید لفظی به درگیری مستقیم تبدیل شود. این جنگ همچنین نشان داد که فناوریهای نوین مانند پهپادها، جنگ سایبری و موشکهای نقطهزن نقش مهمی در نبردهای آینده خاورمیانه وحتی جهان خواهند داشت. از سوی دیگر، مرور سابقه جنگهای اسرائیل با کشورهای عربی نشان میدهد که با وجود شکستهای نظامی، مسئله فلسطین و سیاستهای تهاجمی اسرائیل همچنان سرچشمهای جدی برای بیثباتی در منطقه هستند. آینده صلح در خاورمیانه، بیش از هر چیز، به اراده سیاسی و حل ریشهای تضادهای تاریخی بستگی دارد.
پیشنهاد:
پیشنهاد این است که اگر کشورهای حامی اسراییل می خواهند اسراییلی ها در فضا امن و امان و بدون جنگهای فرسایشی با همسایگان عربی آن, زندگی نمایند, بهتر است اسراییلی ها را به Greenland ویا هر جزیره دیگری انتقال بدهند که محاط به آبهای بین المللی باشد که امکان درگیری و جنگهای بی پایان میان اسراییلی ها وکشورهای همسایه و دور ونزدیک پایان خواهد یافت.
به سلامت
______________________________________________________________________________________________________